نرجس احمدی

مشهد، موج‌های آبی!

قم، سرای ایرانی!

درست خواندید! یکبار دیگر بخوانید، آیا درست خواندید؟

!

همه‌ی شما وقتی دو عبارت بالا را ، هم ریتم داشت خواندن‌تان، هم ناخودآگاه‌تان یادش آمد منظورم کدام پیام‌بازرگانی بوده است.

قدیم‌ترها پشت مشهد خواندن و مشهد گفتنمان، ضمیر ناخودآگاهمان به صدا درمی‌آمد که: «آمدم ای شاه پناهم بده»

قم هم برایمان قفل شده بود در «یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی‏ لِی فِی الْجَنَّةِ»

آقای صداوسیما، دست !

پول، تأمین کسری بودجه‌ی تلویزیون یا هر دلیل منطقی و غیر منطقی دیگر، هیچ‌کدام بابت این فاجعه‌ای که در ناخودآگاه ما بار آمده توجیه مناسبی نیست.

پیام‌های بازرگانی تلویزیون را یله نکنید، آن‌ها باید بررسی محتوایی شود، بطور دقیق و دلسوزانه، می‌شود تعبیرشان کرد به جرقه‌های کوچک که در چند ثانیه از پس به آتش کشیدن بالا تا پایین باورهایمان برمی‌آیند!

نسل امثال من شاید گوشه ذهنش «آمدم ای شاه پناهم بده» باقی مانده باشد، دلم به حال گوشه ذهن پسر کوچکم می‌سوزد که قرار است قبل از هرچیز در گوشه ساک سفر به مشهدش مایو و عینک آفتابی بچپاند!