آیا مواضع تند امام و مسئولان سبب بروز جنگ شد؟ فیلم مستند «خط القعر» یکی از فیلمهای مهم هجدهمین جشنواره بینالمللی «سینما حقیقت» به لحاظ موضوعی بود. این محصول «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» دلایل شکلگیری جنگ ۸ساله ایران و عراق در یک بستر تاریخی و همچنین روابط بین دو کشور را بررسی کرد. خطالقعر به دنبال چرایی آغاز جنگ بین ایران و عراق بدلیل اختلافات مرزی و براساس عمیقترین نقطه اروندرود یعنی «خط تالوگ» از زمان امپراطوری عثمانی تا شروع جنگ تحمیلی است و در بازه زمانی فعلی و شرایط «ایران و جهان» با هدف «هشداردهی و ایجاد هراس» به دنبال این است که چه عواملی منجر به جنگ ۸ ساله و تجاوز عراق به ایران شده است؟
روایت این مستند در یک بستر تاریخی از «دوران صفوی» و مناقشات فیمابین با «حکومت عثمانی» طی سالهای حکومتهای «افشاریه و قاجاریه» و همچنین «پهلوی» و سرانجام با به قدرت رسیدن حزب بعث و «صدام» است و به بررسی علل طولانیترین جنگ قرن بیستم میپردازد. حال باید دید عللی که بیان میشود تا چه حد منطبق با واقعیت است.
در خصوص تعیین این مرز آبی در رودخانه شطالعرب (اروندرود) همواره در طول تاریخ بین حکومتهای مختلف دو کشور ایران و عراق (عثمانی آن زمان) مناقشات و اختلافات عمیقی وجود داشته است، ولی درباره اینکه آیا این جنگ هشتساله صرفاً بهواسطه این خط مرزی شکل گرفته است یا خیر، پاسخهای بسیاری به این پرسش میتوان داد که در مستند "خط القعر" به آن پرداخت میشود که باید دید تا چه حدی صحیح است.
نکته مرکزی فیلم خطالقعر اتفاقات سال ۵۸ و ۵۹ و «مقصر نمودن مسئولان» است و با رجوع به مناقشات مرزی که از گذشته میان ایران و عراق وجود داشت، مخصوصاً در خصوص تعیین موقعیت مرزی در اروندرود و اختلافات میان ایران و عراق، با بررسی عللی، فیلمساز «مواضع تند مسئولان» را پررنگ کرده و مورد واکاوی قرارداده است.
در واقع از میان دلایل بروز جنگ، علت عمده را نوع واکنشهای مسئولان جمهوری اسلامی از «امام خمینی» تا «آقای منتظری» در مورد «صدور انقلاب» و آرمانهای نظام اسلامی برشمرده است! که به زعم افراد مصاحبه شونده در این مستند، «مواضع تند» آنان اعلام شده که نباید عنوان میشد! چرا که این حرفها حاکمیت کشورها و بخصوص عراق را تهدید و مسئولانشان را تحریک کرد تا به اختلاف خط مرزی دامن بزنند و به ایران تجاوز کنند! (بعدها آقای منتظری هم بیان میکند که مواضعش تند بوده است). یا تحویل نگرفتن «پیام تبریک» حکومت عراق توسط «امام» نیز به عنوان یکی از علل خصومت حکومت بعث ذکر میشود.
این ادعاهای جهتدار با واقعیتهای تاریخی سازگاری ندارد چراکه تجاوز عراق به ایران در واقع یک تصمیم «بینالمللی» بود که «هنری کسینجر» آن را بیان میکند. او میگوید انقلاب اسلامی «نظم جهانی» را به هم زد، بنابراین این کشور مستحق مجازات است!.
در واقع هدف اصلی این حمله ساقط کردن انقلاب اسلامی بود و نه شعارهای تند مسئولان! از طرفی اکتفا کردن به متغیر مرزی «خط تالوگ» در برابر علت بزرگتر یعنی «پیروزی انقلاب اسلامی» و تقلیل دادن اتفاق عظیم وقوع انقلاب به اختلاف بر سر خط مرزی جفا و خطای دیگر این فیلم مستند است!
خصومت حزب بعث عراق با ایران ریشههایی تاریخی دارد و این ضدیت از بررسی کتابهای درسی اواخر دهه چهل و پنجاه و فضاسازی «ضد ایرانی» برای بچههای عراقی هویداست.
از شاهد مثالهای دیگر؛ فرار تیمور بختیار به عراق و اتفاقات آن دوره و مقابله با ایران است. دست گذاشتن روی شعارهای به اصطلاح تند به عنوان عامل اصلی بروز جنگ در گذشته و با هدف «عبرتگیری» در مقتضیات زمانی حال حاضر ایران و جهان و برحذر داشتن از «تکرار جنگ» در حال حاضر؛ همانگونه که در فیلم نیز عنوان میشود، نباید منجر به تحریف تاریخ شود!! آیا ریشههایی تاریخی و صحبت صدام که عنوان میکند ایران هر صد سال دچار ضعف میشود و ما میتوانیم در این شرایط امتیاز خودمان ( یعنی گرفتن «خوزستان ایران») را بگیریم با مواضع امام و سایرین تفسیرپذیر است؟
این نوع از تحلیل اتفاقات و بیان دلایل، خط فکری نادرستی است که انتظار میرفت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از سرمایهگذاری روی آن امتناع ورزد! زیرا علاوه بر دلایل موجود، نقیض این نظریه در حال حاضر پیش چشم جهانیان است و عقلانیت و اقتدار انقلاب اسلامی و رهبر آن را جهانیان و حتی دشمنان معترفند.
در صورتیکه این مستند از اسناد وزارت امور خارجه و آرشیوهای مختلف اسنادی از جمله؛ مرکز اسناد کشور امارات، قطر و همچنین آرشیو اسناد اندیشکده ویلسون در واشنگتن و نیز تعداد زیادی فایلهای صوتی و گفتگوهای محرمانه صدام با امرای ارتش در قبل از شروع جنگ استفاده کرده و میتوان آن را نقطه قوت فیلم دانست، اگر از دایره پژوهشگران و محققین در حوزه جنگ ایران و عراق نیز استفاده میکرد، میتوان امیدوار بود که غنای این مستند بالا رفته و شاید ایرادات اساسی فعلی را نیز تعدیل میکرد.
در هر حال بیان گزارههایی که این فیلم مستند مطرح کرده و آن را به شرایط فعلی تعمیم دادن مغایر با گفتمان انقلاب اسلامی است و نیاز به تبیین توسط کارشناسانی است که در این حوزه دستی بر آتش دارند و نه صرفا افرادی که در فیلم از نظرات آنان استفاده شده است.
عجب ای بابا