زهرا خندان /زمینهسازیِ رسولی چون رسانه برای قیام مردم به قسط چگونه است؟
«جناب آقای جبلی، شما و این حضرات نقش بیبدیل رسانه و تبلیغ را در پیکارهای کنونی جهان -که بیش از همیشه است- میدانید.
امروز پیروزی یک طرف را توانایی او در گرفتن و رساندنِ پیام و روایت او از واقعیت، رقم میزند؛ بسیار پیش و بیش از آنکه ابزارهای نظامی وارد میدان شوند و در آن اثر بگذارند. ما در این عرصهی مهم باید دقت و تلاش و ابتکار خود را مضاعف کنیم» (مقام معظم رهبری)
طوفانالاقصی وقتی ساختارهای استکباریِ صهیون، قدرت اقتصادی جهان را منهدم کرد، برخی از تحلیلگران دچار حیرت شدند و این قدرت را به ایران نسبت دادند! وقتی پشتسرهم بزرگان مقاومت مانند اسماعیل هنیه، سیدحسن نصرالله، یحیی سنوار و... به شهادت رسیدند، حیرت و سردرگمی در بخشی از نیروهای مومن ایجاد گشت و برخی از تحلیلگرانِ نادان، آن را نشانههای افول قدرت مقاومت خواندند! با سقوط دولت بشار اسد، نگرانیها شدت گرفت و یأس در بدنهی بخشی از جامعه متدینین نیز رخنه کرد و تمسخرِ بخشی از بدنهی هتاک را بدنبال آورد!
این مصادیق نشان میدهد، رسانه ملی و رسانههای انقلابی نتوانستند و یا همت نکردند که نقش اساسی خود را برای روایت واقعیتها و نقل تاریخ معاصر به ویژه بنمایههای اعتقادی مؤثر در رویدادهای منطقه ایفا کنند و حتی بالاتر شاید هم نمیدانند که نقش خودشان چیست!
برای آنکه این رسانهها بتوانند نقش خود را در پیکارهای کنونی ایفا کنند، شناخت درست اهمیت دارد، یکی از کلیدیترین شناختها در آیهی ۲۵ سورهی مبارکهی حدید آمده است که:
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
این آیه بیانگر این است که رسولان، با بینات و کتاب و میزان میآیند تا زمینه را فراهم کنند برای اینکه خود مردم برای قسط قیام کنند نه آنکه آنان را در آغوش بگیرند تا پیروزی محقق شود و نه آنکه اجباری برای راندنشان به بهشت باشد.
در این آیهی مبارکه، بحث بر سر این است که خود مردم باید قیام کنند و در این میان رسولان، نقش زمینهسازی با بینات و کتاب و میزان دارند.
رسانه در عصر کنونی، مانند یک رسول نقش تبلیغی دارد و مهمترین وظیفهاش تسلط بر بینات و کتاب و میزان است تا بتواند با آن زمینهسازی کند تا مردم قیام به قسط کنند.
برنامههایی چون نوسان، پاورقی، مکث، سیاست خارجی و اندک برنامههای مشابه را میتوان در راستای آن مهم دانست اما این زمینهسازی با توجه به قدرتی که رسانه در زمان کنونی دارد، کم است و حتی جای بسیار مواخذه و سرزنشگری دارد که از این امکانات فراوان در زمینهی پربرکت جمهوری اسلامی استفاده نشده است؛ که اگر درست از این امکان با توجه به معارف اصیل قرآن استفاده مینمود بعد از طوفانالاقصی و حرکات نیروهای مقاومت در منطقه، عدهای تحلیلگر کوتاهبین آن را به ایران نسبت نمیدادند و نیروهای اقماری ایران در منطقه نمیشمردند، این نوع تحلیلها نشان میدهد، رسانهی ملی نسبت به اهدافش با توجه به زمان بسیار عقب است.
رسانهی ملی باید از خیلی وقت پیش در قالبهای مختلف و متنوع مانند مجموعههای تلویزیونی، سینمایی، برنامههای ترکیبی، چهرهسازی از سرداران مقاومت، فیلمهای کوتاه، مناظره، میزگرد و... به این محورها میپرداخت:
- ریشههای مقاومتِ منطقه چگونه شکل گرفت
- نحوه تشکیل هستهی اولیه نیروهای حماس چگونه بود
- ماجرای امام موسی صدر با پیچیدگیهای شخصیتی و عملکردیاش چگونه بر مقاومت منطقه موثر بوده است
- حزبالله لبنان، حشدالشعبی عراق، انصارالله یمن، فاطمیون افغانستان و... چگونه در منطقه سردرآورد
- سردارانِ نیروهای مقاومت از چه اعتقاداتی برخوردارند
- نقش جمهوری اسلامی ایران چگونه است
- مقاومت چگونه گسترده شد
- عوامل ماندگاری مقاومت چیست
برای فهم و پرداخت به این موضوعات مهمِ منطقه لازم است دوباره به آیهی ۲۵ سوره حدید بازگردیم که مردم با دیدن بینات یعنی نشانههای آشکار، کتاب و میزانی که توسط رسولان میآید، قیام به قسط میکنند، به عنوان مثال فیلم سینمایی «بازمانده» که از کتاب «بازگشت به حیفا» غسان کنفانی، اقتباس شده است به خوبی این را نشان میدهد که از مدتها قبل از طوفانالاقصی، جوانان فلسطینی، برای بازگشت به سرزمینشان چریک شدهاند.
در بخشی از این کتاب که در سال «۱۹۷۰» انتشار یافته نوشته شده:
«...داشتم دنبال فلسطین واقعی میگشتم. فلسطینی که بیش از یک خاطره باشد...
داشتم با خودم میگفتم: فلسطین برای خالد (پسر این فرد که فلسطین را ندیده است) چیست؟ ...عقیده دارد که مَرد باید سلاح بردارد و در راه فلسطین بمیرد.
آنوقت فلسطین برای ما، من و تو، فقط گشتن دنبال یک چیز زیر غبار خاطرات است... اشتباه میکردیم که فکر میکردیم وطن گذشته است. وطن برای خالد آینده است. فرق ما این است.
بخاطر همین خالد خواست سلاح بردارد. دهها هزار نفر مثل خالد هستند که اشک عقیم افرادی که در اعماق شکستهایشان، دنبال تکهپارههای به جا مانده از زرهها و گلها میگردند، جلوی آنها را نمیگیرد.»
نویسنده کتاب در سال ۱۹۷۲ در لبنان به دست صهیونیستها ترور میشود و این یعنی حداقل نه سال قبل از انقلاب اسلامی، نویسندگانی نظیر کنفانی از بازگشت با سلاح برای گرفتن خانههایشان میگویند!
بنابراین مقاومت در فلسطین، قبل از انقلاب با بینهی آشکارِ ظلم صهیون و دولتهای استکباری جهان، جرقهاش زده شده بود.
همانطور که جرقهی انقلاب اسلامی هم سالها قبل به تاریخ قیام امام حسین علیهالسلام علیه نظام نفاقآلود و ظالمانهی یزید برمیگردد.
بنابراین محصولاتی که به تاریخ معاصر، تاریخ تشیع و زندگی قهرمانان این عرصه میپردازد مانند «سرزمین مادری»، «مختارنامه»، «ولایت عشق»، «تیرباران» کم است و یا به خوبی پرداخت نشده است.
حداقل در گفتمانسازی و جریانسازی و بالاتر ترند کردن یک محور که وظیفهی رسانهی توحیدی است در مورد این موضوعات بسیار عقب هستیم و این عقبگرد با توجه به تاریخی که پشتسر گذاشتهایم بسیار به چشم میخورد شاید اگر تاریخ نداشتهی صهیون یا آمریکا را داشتیم این مقدار بسنده بود اما این «دارندگیِ تاریخی» است که احساس خسران را میرویاند.
با توجه به آیه ۲۵ سوره حدید میتوان گفت نقش جمهوری اسلامی، نقش هدایتگری قلبها و اندیشههاست، نقش تقویت ارادهها و همتهاست که میتوان علیه ظلم قیام کرد و به نتیجه رسید و این قیام به قسط را باید خود مردم آن سرزمین اراده کنند، باید خودشان عمل کنند و به طور جمعی آمادهی پذیرش تبعات آن باشند.
پس انقلاب اسلامی ایران جرات داد که میتوان قیام کرد، که میتوان با ایمان، ساختار کلاسیک نظامی را زیرسوال برد و به پیروزی رسید.
پس چرا رسانههای مقاومت در این پرداختهای شناختی، عقیم اقدام کردهاند که نتیجهاش حیرت باشد! درحالیکه باید این موضوع و محور آنقدر گفته میشد که پس از تسلط تحریرالشام بر سوریه، حداقل بخش اعظم متدیین با دقت در آیهی ۲۵ سوره حدید، سردرگم نمیماند و قدرت پیشبینی میداشتند که با این بیان ولی فقیه مطابق میبود که:
«سرداران برجستهی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند، جوانهای خود آنها را، هم در عراق، هم در سوریه ــاوّل در عراق، بعد در سوریهــ سازماندهی کردند، مسلّح کردند، ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند و توانستند غلبه پیدا کنند»
سردار عزیز ما همچون رسولان رفتند و زمینه را برای برخواستن خود جوانان فراهم کردند.
با این پشتوانههای شناختی و سنتهای آشکار هستی، قطعا و یقینا پیروزی با حق است، حقی که افرادش بر بینات، کتاب و میزان مسلط هستند و تکیه بر ایمان به الله مقتدرِ عزیز دارند. این پیروزی نهایی نزدیک است و هیمنهی شیاطین به شدت و سرعت درحال ریختن است.
قدرت شیطان در ظاهرسازی است و تتمهی پایانی نظام صهیون با این ظاهرسازیها در طبل شادمانهی حرص و طمع خود مینوازد، درحالیکه رسانههای توحیدی باید با تأسی از آیات و روایات، فرآیندمحور بودن نظام توحیدی و پشتوانهی یک عمل یعنی شناخت و نیت را آنقدر متنوع و زیبا در عرصهی هنر به نمایش آورند که غوغاسالاران عصر کنونی مجال نفس نداشته باشند.
طبق ادعیه رسیده به ما «یملا الارض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا»؛ زمینهسازان ظهور باید برای آمادهسازی جامعه را از عدل و قسط پر کنند مانند ظلم و جوری که گسترانده شده!
و سوال اینکه؛ آیا رسانههای توحیدی همطراز رسانههای اصحاب ظلم و جور اقدام به پر کردن عدل و قسط کردهاند؟