محمدرضا شهبازی، مجری برنامه پاورقی در صفحه‌ی خود نوشته: آقای سیدعلی احمدی، تهیه کننده چند فصل آخر خندوانه در یادداشتی به مدیران رسانه ملی حمله کرده که «هنرمندان و چهره‌های شاخصی را که تلویزیون خانه اول و آخرشان بود، ناامید و از رسانه ملی دور کردید».

این یکی از بزرگترین انتقادات نسبت به دوره تحول رسانه ملی‌ست که متاسفانه در سایه ضعف رسانه‌ای بزرگترین رسانه کشور، هر روز تکرار می‌شود و جواب درخور هم نمیگیرد.

برای مثال بد نیست همین مورد خندوانه را مرور کنیم.

خندوانه تا محرم ۴۰۱ روی آنتن بود. یعنی با روی کار آمدن رییس جدید رسانه ملی در سال قبل، فصل جدیدش ساخته شد و پخش شد تا محرم که مثل همیشه برنامه‌های طنز و سرگرمی موقتا از آنتن پایین می‌آیند.

محرم رسید و خندوانه تعطیل شد.

در دو ماه تعطیلی محرم و صفر خندوانه، ماجرای مهسا پیش آمد و بعد از آن هم به اعتراف همین آقای احمدی در محافل خصوصی و البته اعتراف رامبد جوان در مصاحبه‌های علنی، مدیران تلویزیونی سراغ آنها رفتند که باز خندوانه را بسازند ولی قبول نکرده‌اند.

این اتفاق برای مهران مدیری و دورهمی هم دقیقا افتاد. تا محرم  در زمان همین مدیران تحول روی آنتن بود و بعد...

حالا این وسط چه کسی، آنها را از آنتن حذف کرده است؟ اگر مدیران تحول نمیخواستند شما روی آنتن باشید چرا یکسال قبل از مهسا حذفتان نکردند؟ و اگر شماها بخاطر ضعف مدیران تحول نمی‌خواستید با آنها کار کنید، چرا یکسال قبل از مهسا آنتن را ترک نکردید؟

چرا مثل سابق و با خوشی و خوشحالی با همین مدیران تحول کار می‌کردید تا رسید به ماجرای مهسا!

اما چه چیز باعث می‌شود که کسی مثل سیدعلی احمدی که به یکباره با سابقه چند کار معارفی یکدفعه از فصل چندم خندوانه آمد جای نفر قبلی را گرفت و سر سفره آماده خندوانه نشست فکر کند می‌تواند اینطور تاریخ را تحریف کند و بخاطر قهر خودخواسته، طلبکار هم بشود؟

سال ۹۸ هم رامبد جوان دقیقا همین‌کار را کرد. بعد از شلوغی‌ها، در حالی که باید خندوانه را می‌ساخت متنی منتشر کرد و گفت خندوانه را نمیسازد و حال مردم خوش نیست و خندوانه بماند برای وقتی که حالمان خوش بود و... از این دست ناله‌های اعتراضی.

یعنی در حالی که قرارداد داشت و کنداکتور چیده شده بود و... عشقش کشید قهر کند و خندوانه نسازد. که خب حتما مدیران وقت رفتند منت‌کشی و شاید شتیل را چرب‌تر کردند و امتیازاتی دادند تا آقا بعد از ماه‌هایی دوباره منت گذاشت و لطف کرد و برگشت.

اگر آن روز و حتی در موارد مشابه بجای منت‌کشی و امتیاز دادن یقه این جماعت را می‌گرفتند که شما غلط می‌کنید آنتن را مسخره خودتان کرده‌اید و هر وقت عشقتان می‌کشد برنامه نمی‌سازید و... امروز اینطور پررو و وقیح نمی‌شدند که تهیه کننده خندوانه طلبکار شود و مجری‌اش در گفتگویی بگوید من را به زور می‌بردند خندوانه بسازم!

اگر ژورنالیسم مریض در این سالها بجای شمشیر بالای سر مدیران رسانه ملی گذاشتن که چرا فلان چهره در آنتن نیست، می‌رفت این جماعت پرناز و افاده‌ی دمدمی مزاج را سوال پیچ می‌کرد که چرا رفتار حرفه‌ای ندارید، این دروغ انقدر تکرار نمی‌شد که رامبد و مدیری و... را مدیران رسانه ملی حذف کردند.