زهرا خندان /«مرهم» به کارگردانی «محمدرضا آهنج» و نویسندگی «محسن جسور و حسین سلیمانی» در ماه مبارک رمضان از شبکه‌ی دوم سیما پخش شد. «زن» را می‌توان محور این مجموعه دانست. از «منیژه» پزشکِ ساکن اروپا که برای یافتن پسرش به ایران می‌آید تا «جهان» زنی که سرپرست خانواده‌ی کوچک خود است. محور کلیدی مجموعه «همسران طلاب» هستند که هر کدام به سهم خود سعی در نمایش وجوهات زندگی خانواده‌های طلاب دارند.

  • زنی که پای همسرش می‌ماند و با بی‌آبرویی حاصل از پاپوش‌های دارودسته‌ی اتابک کهن می‌سازد.
  • زنی برای حضور بیشتر در خانه و جایگزین‌های مناسب در رشته‌اش قید مسابقات جهانی تیراندازی را می‌زند و محور آرامش فرزندانش می‌شود با اینکه همسر طلبه‌اش حامی حضور او در ورزش‌ قهرمانی است.
  • زنی که برای حفظ آرامش همسرش که در سفر تبلیغی است و کاری از دستش برنمی‌آید، خبر عمل پسرش را هم نمی‌دهد و پناهنده به همسایه‌ی کریم تمام قمی‌‌ها یعنی «حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها» می‌شود.
  • زنی که با خبر احتمال سندرم داون جنینش، دچار تلاطم می‌شود و با حمایت همسرش و انتخاب خودش و توسلاتش جنین را حفظ می‌کند.
  • زنی که از بی‌آبروییِ تقطیع سخنانش با حمایت همسایه و همسرش، روان سالم بدر می‌برد.
  • زنی که حامی مادرشوهرش می‌شود، دست‌گیر همسایه‌هایشان است و دلبر همسرش، او آنچه خوبان همه دارند را یکجا ارائه می‌دهد. 
  • و زنی که ثقل ساختمان است، هم جلسات قرآن به پا می‌دارد و هم حمایت روانی و آبرویی از همسایه‌ها می‌کند و هم جانان‌ش را یعنی پسر و فرزند پسرش را برای مملکت فدا می‌کند، این بی‌بی مصداقِ بارز خیلی از زنان تاریخ معاصر «جمهوری اسلامی ایران» است.

محوریت زنان در یک مجوعه‌ی مناسبتی چون رمضان و نمایش انواع کنشگری در این قشر، انتخاب مناسبی بود که نشان از زمان‌شناس بودن نویسندگان و کارگردان است.

خرده داستان‌های این مجموعه زیاد و گاها گل‌درشت می‌نمود، گویی مجموعه رسالت داشت تمام دلخوری‌ها را از جامعه‌ی طلاب بشورد و ببرد؛ به عنوان مثال محل نگه‌داری حیوانات هرچند جالب بود اما خرده داستانی بی‌ربط محسوب می‌شد، یا نمایش دو زن که گویی نماینده‌ی زنان سطحی متدین بودند و هربار حضوری در صحنه داشتند، زیاد چنگی به دل نمی‌زد و یا گفت‌وگویی که حول سرودخوانی دختران در مجتمع شکل گرفت و...

گاها ارجاعات زمانی نادرست بود به عنوان مثال شهرآورد استقلال و پرسپولیس در اواسط ماه رمضان نبود اما متاسفانه در داستان، در آن بازه بچه‌های مجتمع توسط عموصادق به دیدن شهرآورد رفتند و یا در نمایی برای دستگیری اتابک کهن، درختان، میوه‌های خرمالو داشتند! که با زمان ادعایی مجموعه که ماه مبارک بود هم‌خوانی نداشت، از این دست اشکالات در مجموعه کم‌وبیش وجود داشت.

نوع پرداخت به قضیه آزمایشات غربالگریِ جنین و سندروم داون، تدافعی محسوب می‌شد درصورتی‌که طبق آمار درصد خطای این سونو و آزمایشِ احتمالی، بسیار زیاد است و متاسفانه منجر به از دست دادن بخش عظیمی از جنین‌های سالم می‌شود.

نکته مهم‌تر اینکه از نگاه طب پیشگیری و پزشکی اجتماعی، اساسا این نوع آزمایشات با این شیوه اجرا هیچ‌ مبنای علمی ندارند.

مسئله‌ی فرزندآوری و فرزندپروری در این مجموعه مورد غفلت واقع شده بود! اکثر زنان دارای یک یا دوفرزند بودند، تنها دوخانواده‌ی سه فرزندی حضور داشتند که در حلقه زنانِ کنشگر مجموعه، به چشم نیامدند و از سوی دیگر اکثرا در محیط خانه، بچه‌ها در حال دیدن فیلم یا بازی با گوشی بودند و چالش‌های تربیتی در این مجموعه دیده نشد.

شاید گلِ داستان، پرداخت به مسئله‌ی موقوفه‌خواری و نقش داشتن برخی از مسئولین در این امرِ کلانِ حق‌الناس باشد; وجود اتابک کهن به عنوان یک روحانی سخنور و مسئول در امور موقوفه‌ که در نهایت مشخص می‌شود سرکرده‌ی موقوفه‌خواران و کلاهبرداران است و در کنارش تاج‌الدینی؛ یک طلبه‌ی خلع لباس شده به واسطه‌ی امور غیراخلاقی وجود دارد و در سوی دیگر داستان، میثم طلبه‌ی جهادی و ساده‌ای را مشاهده‌گر هستیم که می‌خواهد بر علیه‌ این مفسدین به‌پا خیزد و درکنارش مدیرحوزه‌ی علمیه، استاد اخلاق حوزه و در نهایت یک مرجع تقلید قرار می‌گیرند و حمایتش می‌کنند. در نهایت با دستگیری اتابک کهن توسط قوه‌قضاییه عدم سیستماتیک بودن فساد به نمایش درآمد و میثم هم با کمک‌های مردمی توانست بدهکاری‌هایش را صاف کند، این نوع پرداخت، انتقاد درست به وجود افراد فاسد در ساختار است که با سیاه‌نمایی همراه نشد و جای تشکر دارد.

حقیقت فرهنگ ایرانی_اسلامی را در این مجموعه می‌توان دید مانند کمک‌های مردمی برای پرداخت بدهی یک زندانی، نوع روابط عروس و مادرشوهر، نوع روابط همسایگان، نوع برخورد زوجین با هم، مسئولیت‌پذیری یک کارخانه‌دار نسبت به جامعه، وجدان کاری و کار جهادی توسط بازپرس پرونده و... نمودهایی است که اصالت یک جامعه‌ی دارای فرهنگ غنی را به نمایش درآورده است.

در کل مجموعه‌ی «مرهم» به شناخت بهتر جامعه‌ی طلاب در بین مردم منجر شده است و نوع پردازش‌ها و طراحی به گونه‌ای است که فصل‌های بعدی را می‌توان با رفع ضعف‌ها به مخاطب ارائه داد.