بچه‌ها بدون پدر و مادر و بی حامی، خانواده‌ها متلاشی و مشکل‌دار
رویکرد هر جشنواره‌ای ماحصل سیاست‌هایی ست که برای آن تعریف می‌شود؛ در غیر این صورت، سلایق افرادی که در انتخاب فیلم‌ها دخیل هستند و در درجه بعدی، فیلم‌سازان‌اند که در تعیین رویکرد یک جشنواره دخیل هستند. این مهم با بررسی محتوای تعداد فیلم‌هایی که با موضوع مشابه یا حول موضوع مشترک ساخته‌شده‌اند نمایان می‌شود. اما آنچه اهمیت دارد تصویری است که از جامعه و کشور ایران در منظر مخاطب داخلی و خارجی به‌واسطه‌ی فیلم‌های جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران ساخته و ارائه می‌گردد.
 در سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تعداد بالای فیلم‌هایی که در حوزه کودک و نوجوان و خانواده به جشنواره راه یافتند حکایت از مشی کلی رویداد سی و هشتم بر محوریت "سبک زندگی" دارد. با حسابی سرانگشتی تعداد فیلم‌هایی با موضوع و مضامین مذکور اکثریت فیلم‌ها را شامل می‌شوند؛ هرچند فیلم‌هایی با موضوع جنگ نیز تعداد قابل‌توجهی از فیلم‌ها را به خود اختصاص داده است.
 فیلم‌هایی که درباره و یا با موضوع کودک و نوجوان ساخته شدند دارای نقطه اشتراک مهمی هستند. در همه این فیلم‌ها بحرانی اساسی وجود دارد؛ کودک و نوجوان اغلب فیلم‌ها از نعمت پدر و مادر به دلایلی همچون طلاق یا ترک کردن؛ تنها صاحب یکی از آن‌هاست، فیلم‌های کوتاه داستانی نظیر "ملودی آبی"  به کارگردانی مریم سرجه پیما، "هرگز گاهی همیشه" شادی کرم وردی، "تی یره" مصطفی مهربان، "هشت‌سالگی" به کارگردانی رضا شاد، "گرگ" بهروز شمشیری، "گوزن" هادی بابایی فر، "جان داد" سهیلا پورمحمدی، "باغ‌وحش" نفیسه زارع، "گجو" سینا محمدیان و فیلم‌های مستندی مانند "شهیق" به کارگردانی الهام عادلی و "عروسک" الهه اسماعیلی را می‌توان از این‌ دست فیلم‌ها ذکر نمود، یا ازجمله فیلم‌هایی مانند فیلم‌های کوتاه "هناسه" به کارگردانی میثم محمد خوانی و "زخم" سحر نور منور هستند که کودک و نوجوانِ فیلم هر دو نفر والدین را ندارند.
 از طرفی در فیلم‌هایی که پدر و مادر نیز حضور دارند؛ خانواده دارای شاکله مناسبی نیست و فرزند آنان شرایط مناسبی ندارد. به‌طور مثال در فیلم تلخی همچون "کپسول" به کارگردانی امیر پذیرفته که پدر و مادر هر دو حضور دارند، پدر در هیبت فردی ظالم و وحشی است، یا همچون فیلم کوتاه "برای بار دوم" ساخته لیلا اخباری که فرزند رابطه خوبی با پدر ندارد.
جشنواره فیلم کوتاهقصه‌های غالباً تلخی که در این فیلم‌ها روایت‌شده قطعاً به مذاق مخاطب داخلی خوش نخواهد آمد اما درعین‌حال بسیار موردپسند جشنواره‌های خارجی قرار خواهد گرفت؛ نسبت درصد فلاکت‌زدگی کودک و نوجوان و یا خانواده ایرانی در فیلم‌ها تناسب مستقیمی با استقبال از طرف مدیران جشنواره‌های خارجی دارد زیرا بهتر می‌تواند آنان را در  تحقق اهدافشان برای معرفی ایران و ایرانی به مخاطبانشان یاری نماید.
از بین فیلم‌های کوتاه مذکور جایزه بزرگ بخش مسابقه سینمای بین‌الملل که به اسکار ۲۰۲۲ معرفی خواهد شد، به فیلم «کپسول» ساخته امیر پذیرفته از ایران اختصاص یافت. این فیلم داستان پسر نوجوانی است که پدر ستمگر و وحشی‌اش او را از تحصیل محروم کرده و در مغازه‌اش برای جابجایی کپسول‌های گاز به کار گرفته است. او با توسل به زور و تنبیه فیزیکی فرزندش را از بازی فوتبال منع می‌کند درحالی‌که علاقه و استعداد خوبی در این ورزش دارد. روزی که قرار است مسابقات فوتبال و انتخابی بهترین بازیکن انجام شود دست این نوجوان توسط پدر ظالمش به کپسول گاز زنجیر می‌شود. پسر زنجیر به دست پا به توپ می‌شود اما در نهایت پدر او را با خود همراه می‌سازد.
انتخاب این فیلم به‌عنوان نماینده ایران سبب خوشحالی مسئولین و حاصل دوره عملکردی دبیر جشنواره معرفی شده، حال آنکه این فیلم با این محتوا چه دستاوردی از برای ایران در پی خواهد داشت جای تأمل دارد.
در طی سال‌های گذشته چنین فیلم‌هایی با مضامین ظلم به نوجوان و یا نوجوان بزهکار بسیار مورد استقبال جشنواره‌های داخلی و خارجی قرار گرفته و با تائید و تشویق همراه گشته و جایزه‌های بسیاری را دریافت کرده، به همین علت توجه فیلم‌سازان جوان به این نوع محتوا جلب شده است. نمونه آن را می‌توان فیلم کوتاه امتحان در دوره‌های گذشته جشنواره فیلم کوتاه ذکر کرد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت؛ این فیلم در مورد دختر نوجوانی است که به‌واسطه پدر مجبور است ساقی مواد مخدر باشد. روزی مجبور می‌شود از ترس مدیر مدرسه بسته مواد را قورت داده و در سرویس بهداشتی آن را از طریق تحریک مصنوعی احیا کند.
در رویداد سی و هشتم به نسبت جشنواره‌های سال‌های گذشته تعداد کمتری از انواع فیلم‌هایی با موضوع نوجوانان بزهکار به چشم می‌خورد. در این دوره نیز فیلم کوتاه «ارفاق» که از جهت شاخصه‌های فنی فیلم خوش‌ساخت و همچنین به لحاظ قصه فیلم جذابی به شمار می‌رود و نامزد دریافت جایزه در بخش بهترین  کارگردانی بخش داستانی، بهترین فیلم، فیلم‌نامه، فیلم‌برداری و صدا گشت، از این دست فیلم‌ها است. ارفاق با بازی هوتن شکیبا داستان یاسر؛ دانش‌آموزی است که به همراه همکلاسی‌اش  برای معلم مدرسه دسیسه‌چینی می‌کنند. دانش‌آموز در مقابل امتناع معلم از ارفاق نمره، اقدام به خودزنی کرده و در این حین مدیر مدرسه سر می‌رسد و معلم مورد بازخواست قرار می‌گیرد. ماجرا تأسف بارتر می‌شود زمانی که معلم خوبِ مدرسه در قبال اخاذی پدر این دانش‌آموز برای رضایت دادن، به عملکردی مشابه با ماکیاول هدف وسیله را توجیه می‌کند، دست می‌زند.
فیلم  کوتاه «برای بار دوم» نیز که شرایط نابسامان یک دختر نوجوان را به‌واسطه خانواده‌اش به تصویر می‌کشد در دسته فیلم‌هایی با مضمون تکراری و البته مهمِ تقابل سنت-مدرنیته است. ساره دختر نوجوانی با تفکرات امروزی ست اما خانواده‌ای سنتی دارد و پدرش جانباز است. ساره مجبور است برای خروج از خانه چادر بپوشد اما در بین راه آن را داخل کیفش می‌گذارد. او علاقه‌مند بازیگری است و به‌صورت پنهانی و دور از چشم خانواده تمرین تئاتر می‌کند. در یکی از روزهای تمرین که قرار است کارگردان فیلم سینمایی بازیگر نقش اصلی خود را از بین بچه‌ها انتخاب کند مادرش از او می‌خواهد کپسول اکسیژن پدرش را شارژ کند اما او از این کار امتناع می‌کند. کارگردان ساره را به‌عنوان نقش اصلی انتخاب می‌کند اما او به دلیل ترس از مخالفت پدر ابراز پشیمانی کرده و منصرف می‌شود از طرفی نیز خبر از دست دادن پدر به او می‌رسد. تصویری که از این دختر و خانواده‌اش در این فیلم ارائه شده حاصل حمایت کانون پرورش فکری و همچنین موسسه ناجی هنر بوده است.
مضامین مشابه این فیلم در نقد تفکرات سنتی در فیلم کوتاه «هاجرو» به کارگردانی افشین اخلاقی ‌فیض‌آثار و فیلم مستند «عروسک» نیز دیده می‌شود. هاجرو داستان دختری ست که زیر سلطه برادرش است و به‌عنوان یک زن اختیار هیچ کاری را بدون اجازه او ندارد. مستند عروسک نیز با موضوع کودک همسری داستان دختری نوجوان است که همراه با پدر سنتی خود زندگی می‌کند و مستند به ماجرای جدایی پدر و مادر او و داستان ازدواج دختر نوجوان می‌پردازد.

جشنواره فیلم کوتاهاز سویی دیگر فیلم‌هایی که حوزه بزرگ‌سالان و مضامین خانوادگی را سوژه کرده‌اند نیز از وجاهت مناسبی برخوردار نیستند. فیلم‌هایی که در آن خانواده‌ها دارای ساختار صحیحی نیستند و تصویر تلخ و غم‌انگیزی از یک خانواده ارائه می‌کنند. فیلم‌هایی همچون «گجو» که در آن به‌تازگی پدر و مادر از یکدیگر جداشده‌اند و فرزندشان با شرایط جدیدی روبرو شده و فیلم کوتاه «باغ‌وحش» که مادر، خبر رفتن همیشگی پدر و زندگی جدیدشان را به دخترش می‌دهد. در این فیلم‌ها اگرچه با نگاهی مثبت می‌توان محتوای آن‌ها را از زاویه نقد و به تصویر کشیدن تلخی طلاق نگریست اما از سویی نیز مضاف بر اثر سوء ازهم‌پاشیدگی خانواده در ذهن مخاطب، منتج به اکراه در شکل گرفتن ازدواج و فرزند دار شدن خواهد شد.
 همچنین فیلم‌هایی مانند «هرگز گاهی همیشه» نامزد دریافت جایزه برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه ، «حالت تهوع» به کارگردانی مهرداد کبیری، «زوزه» امیر نجفی، «دکولاژ»عرفانه صادق زاده، «لبرکرووزوم  17» شروینه دیدنده و مستندهای «زرافشون» مهدی رجبیان و «پرواز را به خاطر بسپار» عماد باستانفرد و «رامخانه» احسان شادمانی در بخش تجربی نیز هر کدام به‌نوعی سبک زندگی مخدوشی را به تصویر می‌کشند.
نام فیلم کوتاه «هرگز گاهی همیشه» برگرفته از گزینه‌های پاسخ به سؤالات یک دانش‌آموز است که ترنج دختر مجرد بیست‌وهفت ساله باید در پاسخ به سؤالاتی راجع به "لذت از رابطه جنسی" و فکر کردن به "خودکشی" و مسائلی از این دست یکی از این سه گزینه را انتخاب کند. ترنج به دعوت مدیر مدرسه خواهرش تارا، نزد او رفته تا از تصمیم خودکشی خواهرش مطلع شود با وجودی که تارا منکر موضوع شده و ان را در حد شوخی بیان می‌کند. علاوه بر این فیلم، می‌توان از فیلم کوتاه «ناجی» امیرحسین بهاءالدینی و فیلم کوتاه «منطقه» اسما ابراهیم زادگان نیز با مضامین خودکشی نام برد. فیلم «دکولاژ» زندگی بیهوده جوانی ست که ناامید شده و ترجیح می‌دهد مهاجرت کند، سپس دوستش را که مخالف مهاجرتش بوده نیز با خود همراه می‌کند. فیلم «لبرکروموزوم 17 » که مربوط به یک بیماری وراثتی ضعف بینایی است که مادر خانواده در هنگام ازدواج آن را از همسرش پنهان کرده و پدر ابراز نارضایتی دارد و عنوان می‌کند که اگر از ماجرا اطلاع داشت فرزند دار نمی‌شد. اما دختر جوان این خانواده که قصد مهاجرت دارد از فروپاشیدن زندگی خواهر و وضعیت خانواده خود عبرت گرفته و تصمیم می‌گیرد موضوع را با نامزدش در میان بگذارد و این عمل نکته مثبت فیلم است.
جشنواره فیلم کوتاهاز فیلم‌های مهم دیگر جشنواره فیلم کوتاه «ویار» حورا طباطبایی و «پرتاب ناگهانی یک فیل» نازنین چیت‌ساز درباره سیاست جمعیتی است، مسئله‌ای که هم‌اکنون به یکی از چالش‌های اساسی کشور تبدیل شده است و در جشنواره‌های گذشته نیز محل توجه بوده است. فیلم ویار برنده مدال ایسفا در جشنواره سی و هشتم ماجرای زنی حامله است که برادر و همسر و پسردایی‌اش می‌خواهند او را از درگذشت پدر مطلع کنند. در خلال داستان این زوج در غیاب یکدیگر برای این دو نفر از سختی‌هایی که متحمل شده‌اند در و دل می‌کنند. زن از بی‌توجهی‌های مرد و زودهنگام بودن و رنجه‌ای بارداری می‌گوید و مرد از تحمل بداخلاقی‌های زن و مراعاتی که باید بکند می‌گوید.
در مقابل؛ فیلم «پرتاب ناگهانی یک فیل» ساخته نازنین چیت‌ساز در زمره فیلم‌های امیدبخش در این زمینه است که امثال چنین فیلم‌هایی نیاز به حمایت دارند. این فیلم داستان زوجی که در ابتدا با یکدیگر پیمان می‌بندند به نویسنده‌های بزرگی تبدیل شوند اما زن می‌گوید نظرش تغییر کرده و می‌خواهد زندگی کند و بچه‌دار شود اما مرد اصرار دارد آن را تا هنگام چاپ کتابش به تعویق بی اندازد، این مسئله سبب رنجش زن شده اما ورود یک بچه به خانه آن‌ها برای پس گرفتن توپش، فضا را تغییر می‌دهد.
ازجمله فیلم‌های دیگر جشنواره سی و هشتم که نیاز به تقویت امثال آن‌ها در جشنواره‌ها است فیلم کوتاه «اتاق عقد» به کارگردانی حسن حبیب زاده و «جاده بی‌انتها» مهدی مرعشی است. اتاق عقد با بازی و تدوین خوب، قصه زوجی ست که زن جوان در روز عقدِ دختر همسایه در اتاق عقد خودش، عاشقانه‌ها و خاطراتش با همسر شهیدش را مرور می‌کند و فیلم جاده بی‌انتها از دسته فیلم‌های سیاه و سفید و سرد جشنواره است اما تفاوتش با فیلم‌های جشنواره‌ای جوانه زدن امید در پایان فیلم است.

اما دسته دیگر از فیلم‌های جشنواره فیلم کوتاه که به نسبت کل فیلم‌ها تعداد قابل‌توجهی به شمار می‌آید اختصاص به موضوع جنگ و آسیب‌های پیرامون آن دارد. فیلم‌هایی با مضمون اثرات تلخ جنگ، همواره یکی از سوژه‌های ثابت جشنواره‌های مختلف است و از طرفی ذیل فیلم‌های جشنواره پسند خارجی نیز قرار دارد.
 شعار صلح جهانی در سال‌های گذشته باهدف جهانی‌سازی به یکی از شعارهای پر سروصدای مجامع بین‌المللی تبدیل شده و در این راستا لازم است در هر کشوری به‌ویژه در کشورهای مسلمان هر آنچه و به تشخیص آن‌ها؛ نشانی از خشونت و جنگ دارد تعدیل یا تغییر یابد. این اصل به‌عنوان یکی از بندهای سند توسعه پایدار موسوم به سند 2030 است که به کشورها ابلاغ شده و در کشور ما نیز توسط دولتمردان و سیاست‌گذاران دولت پیشین در بخش‌هایی به مرحله اجرا در آمده است. بنابراین به دلیل حمایت‌های داخلی و خارجی برای اجرایی کردن سند 2030 جشنواره‌ها نیز به‌عنوان بخشی از حوزه فرهنگ در امر اجرای بندهای هفده‌گانه این سند سهیم بودند. به همین دلیل فیلم‌هایی؛ عمدتاً در بخش داستانی، با  مضامین تلخ و سیاه در نکوهش جنگ و به تعداد بالا تولید شدند؛ بی‌آنکه تفکیکی میان جنگ و دفاع و تبیین صحیح آن، در میان باشد، باوجودی که ایران خود قربانی جنگ بود و مردم آن دفاع تحسین برانگیزی را در حافظه تاریخ ثبت کردند.

فیلم‌هایی که در جشنواره سی و هشتم با موضوع جنگ تولیدشده‌اند برخی مربوط به جنگ ایران و عراق است و تعدادی نیز به دلیل شرایط کنونی و دوقطبی‌هایی که اخیراً در کشور به وجود آمد، درباره کشور افغانستان و جنایت‌های طالبان در این کشور است. فیلم‌های کوتاهی نظیر «لیلا» به کارگردانی مجتبی اسپنانی، «خط‌های سفید» جلال ساعد پناه، «ماشوم» حسن میرزا محمدی، «ارغوان» محمد پهلوان، «گندم» هاشم مرادی و مستندهای کوتاهی مانند مستند خوب «مادری از دارخوین» ایوب مروانی پور، «شهیق» الهام عادلی، «تانک شب» امیررضا زرین و مستند «صندلی» محمدباقر شاهین برنده جایزه بهترین کارگردانی بخش مستند را می‌توان نام برد.
فیلم کوتاه لیلا در فضایی خسته و افسرده روایت می‌شود که زنان مقابل محوطه پادگانی منتظر همسران خویش هستند. در این میان لیلا برای شناسایی جسد سوخته برادرش فراخوانده می‌شود و هم‌زمان خبر شهادت همسرش به او می‌رسد. زن پس از اصرارهای مسئول مقر، دیدن جنازه را می‌پذیرد؛ او با دستی مواجه می‌شود که سالم مانده و تنها عکس‌العملی که از این زن  مشهود است برخواستن و بازگشت مجدد بر سمت جسد و انداختن انگشتر در انگشت دست او است!
مستند صندلی نیز که در مقایسه با سایر فیلم‌های مشابه اشاره به مبارزه و دشمنی دشمن کرده است؛ داستان پسر بچه ایست که خانواده‌اش توسط داعشی ها به شهادت رسیدند. این کودک که خود را به خواب زده و در بین وسایل پنهان شده، نجات می‌یابد.
به‌ این ‌ترتیب عمده فیلم‌های بخش مسابقه ملی در جشنواره سی و هشتم شامل مضامین ذکرشده هست و تعداد اندکی که نام آن‌ها به دلیل اطاله مطلب ذکر نشده نیزشاخصه مهم و فراتری از فیلم‌های یاد شده ندارند. به‌عنوان مثال فیلم «جان داد» که ژست روشنفکری دارد یا فیلم «پرواز را به خاطر بسپار» که فردی با التقاط فکری را روایت می‌کند. بنابراین مطالعه انجام شده نشانگر آن است که نمی‌توان ادعای دبیر جشنواره مبنی بر اولویت دادن به برخی شعارها را به راحتی پذیرفت. از طرفی نیاز به بررسی کارشناسانه  است که فیلم‌هایی که به دلیل محتوا و مضامین از ورود به جشنواره جامانده‌اند در چه حدی بودند و چه محتوایی داشته‌اند که نامناسب‌تر از برخی فیلم‌های پذیرفته شده بودند. به‌ویژه تحقیق و بررسی در مورد فیلم‌هایی که از حمایت دولتی نیز برخوردار شدند اهمیت زیادی دارد و تا حدودی عملکرد مدیران مربوطه را عیان می‌کند، باید دید مدیران از تولید چه فیلمی حمایت کردند و مجوز ساخت صادر کرده‌اند؛ حال آنکه همان فیلم حمایت شده از راه یافتن به جشنواره و دریافت مجوز اکران باز مانده است. با این حال نکته مهمی که از درون‌مایه جشنواره و توزیع جوایز آن احصا می‌شود این است که در صورت ادامه روند موجود و عدم تحول در متن و فرا متن جشنواره، رویداد آینده نیز به همین منوال رقم خواهد خورد و هنرمندان جوان مبتنی بر این نوع الگوی توزیع جوایز، فیلم‌های آینده خود را تولید خواهند کرد.