در بخش اول این مطلب در باب رسانه رحمت بودن یا نبودن چهلمین جشنواره فیلم فجر مباحثی مطرح شد و متولیان جشنواره و همچنین انواع رسانه‌ها در این راستا بررسی شدند. در مطالب پیش رو قسمت اصلی جشنواره؛ یعنی بخش فیلم‌های جشنواره نیز از این منظر بررسی می‌شوند. مهم‌ترین قسمت جشنواره فیلم‌های بخش مسابقه است که با نظر هیئت انتخاب برگزیده شده و برای اهالی رسانه و منتقدان پخش و سپس ارزیابی می‌شوند. پیامی که از برگزاری جشنواره مخابره می‌شود بر مبنای محوریت کلی این فیلم‌هاست و با بررسی محتوای تک تک فیلم‌ها و یافتن معنا و مفهوم غالب در آن‌ها حاصل می‌شود.  محوریت و تشابهات دوره چهلم را می‌توان در دو موضوع « نسبت افراد با حاکمیت» و «نحوه تصویر زن» بررسی نمود. در تعدادی از بیست و دو فیلم حاضر، فرد محوری و ضدیت با نمادهای حاکمیت و حرکتی خلاف جهت سیستم بارز است. در فیلم‌هایی نظیر علفزار به کارگردانی کاظم دانشی، مرد بازنده محمد حسین مهدویان، هناس حسین دارابی، دسته دختران منیر قیدی، برف آخر امیرحسین عسکری، لایه‌های دروغ رامین سهراب، مستند احضار، نگهبان شب رضا میرکریمی این آسیب چشم‌نواز است. در فیلم علفزار که چهار سیمرغ بلورین از جمله سیمرغ بهترین فیلم‌نامه را نیز دریافت کرد، بازپرسی مسئول پرونده تجاوز گروهی به خانواده شهردار شهر است که تن به خواسته‌های غیرقانونی و مصلحت‌جویانه مافوق ظاهر به‌صلاح خود برای مختومه کردن پرونده نمی‌دهد. از طرفی هنگامی که در پرونده‌ی ابلاغ دستور به صدور شناسنامه برای یک دختر زنازاده با منع قانونی مواجه است با علم به عدم محرمیت زوج داستان و دور زدن قانون و شرع دستور صدور شناسنامه را می‌دهد. در فیلم «مرد بازنده» نیز مامور پلیس‌از پرونده قتلی که یک آقازاده مظنون آن است برکنار می‌شود اما این مامور قانون با بی‌قانونی همانند کارآگاه‌ فیلم‌های غربی، خودسرانه پرونده را دنبال می‌کند و در نهایت نیز طبق تشخیص و خواست خودش با قاتل رفتار می‌کند.  داریوش رضایی‌نژاد و همسرش؛ شهره پیرانی نیز در فیلم «هناس» که برشی از داستان زندگی آن‌هاست، در برابر تهدیدات خارجی و با وجود ترس از آسیب دیدن، خودسرانه عمل کرده و از خودشان محافظت می‌کردند. نیروهای امنیتی و نظامی محلی از اعراب در محافظت از این خانواده نداشتند و حتی در جریان حوادث نیز قرار نگرفتند. زنان و دختران فیلم «دسته دختران» نیز همانند چند جوان فیلم «خائن کشی» عملکردی خودسرانه و بنا بر تشخیص مصلحت خویش داشتند. دختران دسته دختران برای خودشان گروهی جداگانه تشکیل دادند و برای دفاع از وطن همانند مردان دست به سلاح شدند. عیاران خائن کشی نیز در زمان مصدق دست به سرقت از دولت زدند تا به مصدق کمک کنند. اگر چه زمان و ماهیت این دو فیلم متفاوت است اما در هر دو برای دفاع از وطن و حفظ منافع عملی مستقل و خودسرانه انحام می‌شود.  در فیلم‌های «نگهبان شب»، «برف آخر» و مستند «احتضار» نیز در هر یک به نوعی حاکمیت مقابل مردم و یا به عبارت دقیق‌تر، مقابل بخشی از مردم قرار دارد. در فیلم مستند برگزیده احتضار نیروهای حاکمیتی در تقابل با مردم عمل می‌کردند و در واقع مشکلات ایجاد شده برای عشایر چند استان حاصل عملکرد نیروهای دولتی منابع طبیعی بود، نمونه ای که به طور رقیق‌تر در فیلم سینمایی «برف آخر» نیز نمود داشت. نگهبان شب نیز که با مساعدت شهرداری ساخته شده با در نظر داشتن موضوع، این تقابل را بیان می‌کند. در باب مسائل انتقادی بارها گفته شده؛ طرح نقد و آسیب با رویکرد حل مسئله در بیان مشکلات بصورت یکطرفه و با خشم و نیش و کنایه متفاوت است و عملا اثر سوء دارد، در صورتی‌که نقد درست و قاعده‌مند سنگری برای پیشرفت است. موضوع چگونگی تصویر «زن» یا شاکله‌ای که از یک زن در فیلم‌های جشنواره مطرح و معرفی شده، محوریتی‌ پررنگ در محتوای فیلم‌هاست. اکثر غریب به اتفاق زنان و دختران فیلم‌های سینمایی و حتی مستند و فیلم کوتاه شخصیت درستی از زن و دختر ایرانی را به تصویر نکشیدند. تنها در فیلم «موقعیت مهدی» تصویر معقولی از همسران شهیدان مهدی و به‌ویژه حمید باکری در جایگاه و شرایط خود ارائه شده است. در فیلم شب طلایی یوسف حاتمی‌کیا نیز شخصیت یک مادر ایرانی به درستی شکل گرفته است و در فیلم «بدون قرار قبلی» بهروز شعیبی، گرمی و حلاوت یک زن ایرانی نمایان است. در بارزترین فیلم جشنواره با محوریت زنان، یعنی فیلم دسته دختران، زنان و دخترانی که دسته را تشکیل داده‌اند هیچ یک نه تنها نماینده زن قهرمان ایرانی نیست بلکه شخصیت‌ها که ساختگی و زاییده ذهن کارگردان اثر است، دنبال انگیزه شخصی هستند. یکی عذاب وجدان کشته شدن فرزند را دارد، دیگری بدلیل اختلاف با شوهر در دسته است، یکی از خانواده گریخته و... در فیلم علفزار زنان یا فاسدند؛ همانند زنانی که برهنه و مست در استخر باغ بودند و یا نگون بخت و ابزار مردانند، مانند مادر چادری چهار پسر متجاوز و همسر شهردار.  فیلم کوتاه «هرگز، گاهی ، همیشه» دختری جوان و بی‌قید و بند در نقش خواهری مهربان تصویر می‌شود. شخصیت خانم شهره پیرانی در فیلم هناس نیز دارای ضعف‌هایی‌ست که نمی‌توان او را یک قهرمان لحاظ کرد. با وجودی که عوامل اثر، فیلم را از زاویه زن داستان ساخته‌اند و قصد بیان چالش‌های همسر شهید را در زندگی داشتند.  در فیلم «برف آخر» دختر نوجوان شخصیت خلیل که به غلط سنتی و غیرتی معرفی شده، از خانه فرار می‌کند تا مجبور به ازدواج با مردی با اختلاف سنی بالا نشود. همسر خلیل نیز که در سن پایین با او ازدواج کرده، شرایط مناسبی ندارد. این نوع از زن ستیزی به واسطه مرد سنتی، موضوع فیلم کوتاه «هاجرو» نیز است. در فیلم «مرد بازنده» زن مذهبی فیلم برای سربه‌راه شدن شوهرش؛ شهاب انتخاب شده و با ازدواج مجدد او نیز کنار می‌آید. زنی دیگر با وجود متاهل بودن مورد آزار و اذیت جنسی شهاب قرار می‌گیرد که از دوران نوجوانی عاشقش بوده، بهار نیز زنی در شمایل الوات است.  درفیلم خائن کشی نیز زنان بدنبال دریافت محبت از مردان‌اند و دنبال عشق و عاشقی‌هایشان.  (در فیلم پرحاشیه نمور نامزد یا شوهر زنی پس از اطلاع از بارداری، او را ترک می‌کند و زن به اجبار برادرش با مردی دیگری ازدواج می‌کند) در فیلم «شب طلایی» زندگی واقعی نسرین دختر خانواده و آزار و اذیت‌هایی که در زندگی مشترک از همسرش دیده، در طول داستان اصلی فیلم؛ یعنی جستجو برای یافتن شمش‌های طلا، توسط دخترش افشا می‌شود. نسرین زنی بوده که از شوهرش کتک‌ می‌خورده و چیزی برای خودش نداشته اما طوری وانمود کرده که دیگران تصور خوبی از زندگی او داشته باشند. زنان دیگر این فیلم نیز از جمله مریم به عنوان زن مذهبی خرافاتی معرفی می‌شود و دختر جوانی دارد که از زبان نامزد سابقش  بیان می‌شود بین آن‌ها رابطه‌ای فراتر از آنچه از یک دختر محجبه انتظار می‌رود بینشان شکل گرفته است‌. سایر زنان و دختران نیز به استثنای نقش مادر، شرایط معمول و معقولی ندارند. در فیلم بی‌مادر سید مرتضی فاطمی، ماجرای زوجی تحصیلکرده و ثروتمند روایت شده که فرزندی ندارند و زن در تلاش است تا از طریق رحم اجاره‌ای صاحب فرزند شوند. زن داستان پزشک است و مایه‌های اعتقادی نیز دارد، او بدلیل اشتباهاتی که در حد او نیست توسط شوهرش تحقیر می‌شود. در فیلم مستند «هیچ کس منتظرت نیست» محسن اسلامزاده، زن قهرمانِ محترم فیلم در عین دغدغه‌مندی و کمک به معتادان و زنان بی‌سرپرست، شاخصه‌های یک زن مسلمان جهادی را ندارد و نمی‌تواند الگوی مناسبی برای تربیت زن باشد. با تصویری که از مجموع فیلم‌ها در حوزه چگونگی تصویر زن قابل دریافت است و موضوع حاکمیت ستیزی، همچنین با توجه به ضریب اثر بالاتر فیلم‌ها در کلیت جشنواره نسبت به متولیان و رسانه‌ها، نمی‌توان آن را به عنوان یک رسانه رحمت به شمار آورد و پیام و محتوای آن را در جهت هدایت مخاطب دانست.