پس از شکست انقلاب زن زندگی آزادی و رنگ باختن توهمات عدهای، کنسرتها یکی پس از دیگری شروع شد. کمسرتهایی که هم خوانندگان را به دلیل درآمد بالا راضی کرد و هم خیال مدیران را به سبب رونق فعالیتهای فرهنگی راحت کرد.
در این میان حواشی پوشش زنان و نحوه مدیریت مدیران تالارها و سالنها نیز چند باری حساسیت برانگیز شد اما پس از مدتی سروصداها فروکش کرد.
در حال حاضر نیز روز به روز اجراها در حال افزایش است و استقبال قشر خاصی از مردم نیز چشمگیر است. اما آنطور که مشخص است وزنه «رونق بازار فرهنگ» بر نظارت و گشوده شدن مرزهای جدید «فرهنگسازی غربی» چربیده است. آنطور که از تصاویر و فیلمهای منتشر شده توسط خوانندهها و... از سالنهای اجرا و مخاطبان به چشم و گوش میرسد حکایت از عدم نظارت و یا اکتفا به «نظارت حداقلی» و از سرِ رفع مسئولیت است. مدیران خود میدانند که از کشف حجاب عادیشدهی داخل سالنها، نوع موسیقی زننده و فضای حاکم بر سالنها و اسفبارتر؛ تشویق و ترغیب زنان و دختران به خوانندگی با انتشار عکس و فیلم از آنان، نمیتوان به اصلاح فرهنگی رسید!