زهرا خندان / ویژه برنامه‌ی «زندگی‌پس‌از‌زندگی» ماه مبارک رمضان در طول چند سال اخیر موفق ظاهر شده و افراد بسیاری را به طرفدارانش افزوده است. 

این برنامه با وجود ادبیات روایی و قرآنی در این زمینه و اساتید مجرب و مسلط به فلسفه اسلامی و نظام متعالی اسلامی می‌تواند جهان‌بینی تازه‌ای نسبت به جهان دیگر که  موثر بر تغییر افکار و رفتار و احساس مخاطب است را ارائه دهد.

جهان ماورا و غیب و مسائل پیرامون آن یکی از سوژه‌های جذاب برای ساخت فیلم و سریال در جهان است و سینمای هالیوود نیز با وجود اطلاعاتِ ناقص و حتی غلط، توجه ویژه‌ای به این ظرفیت داشته است. در حالیکه سینما و حتی تلویزیون ایران التفات چندانی به این موضوعات نداشته است.

دنیای غرب حتی از ظرفیت مهم «پویانمایی» نیز در این باره نیز غافل نشده و آثار مهمی را تولید کرده است. ظرفیتی که ما می‌توانستیم بهترین استفاده را در این باب برای انتقال مفاهیم جذاب و صحیح برای انسان تشنه امروز؛ چه در داخل و چه در خارج، از آن ببریم.

شاید بتوان در این میان «پویانمایی روح» را مثال خوبی برای تلاش برای معنادهی به زندگی با توجه به ابدیت ذکر نمود. تلاشی که با مبتنی بودن بر فلسفه‌ی تمدن مادی با «جبرگرایی و تثبیت صفات پیش از تولد» و «زندگی در لحظه» بدنبال پاسخ دادن به روح‌های حبس در ماده و زندگی ماشینی که در ذات تمدن غربی است، همراه بود و به همین علت مفاهیم ابتر و ناقصی را ارائه کرد. همین تعابیر ناقص با توجه به «ابدیت محوری» و توجه به «بعد روحانی» توانست تمام جهان را متاثر کند چون یکی از مهم‌ترین خلاهای انسان کنونی در جهان امروز است.

با وجودی که ما بدلیل داده‌های غنی می‌توانیم؛ حتی با همکاری برون‌مرزی در زمینه فنی، در این زمینه پیشرو باشیم و هدایت افکار ملت‌ها را با موفقیت در دست بگیریم.

 سینمایِ گرفتارِ ما نیاز دارد فعالیت جدی درباره مفاهیم و واقعیات «ماورا و غیب» را بصورت جدی آغاز کند و تا هم خود را از وضع فعلی نجات دهد و هم نیاز مخاطب را برآورده سازد. 

در این باب، برنامه‌ زندگی پس از زندگی، دارای ظرفیت عظیم و محتوای درخوری‌ست که قطعا اقبال عمومی را چه در سینما و چه در تلویزیون بدنبال خواهد داشت. چراکه تجربه‌گران با بیان رهاشدن از بعد مادی و تجربه‌های ناشی از بعد روحانی که فرامکان و فرازمان است، قدرت تخیل را به شدت درگیر می‌سازند و گزاره‌های قرآنی و روایی که باطن اعمال را نشان می‌دهد را به حوزه‌ی ادراکی مخاطب می‌کشانند. 

این تجربه‌ها، به شدت به واقعیت زندگی انسان‌های معمولی که اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند، هم‌خوانی دارد و مهم‌تر آنکه به ایجاد معنا در زندگی می‌انجامد. انسان‌هایی که با دیدن حساب و کتاب و ابدیت، ایمان به غیب می‌آورند و از درجا زدن در دنیای مادی رها می‌شوند. 

نمایش آشکار آنکه عذاب، همان باطن عمل هر فرد است نه تنبیه الهی، یکی از مهم‌ترین گزاره‌های اعتقادی در باب «عدالت الله» است که در این برنامه مویدی برای آن مطرح می‌شود. توجه به «انتخاب‌گری» انسان و «مرتبط بودن انسان‌ها» با هم، ارتباط اعمال با «هدایت یا ضلالت» افراد، «ارتباط اعمال انسان بر روی آیندگان» از دیگر نکات برجسته‌ای است که از رکود انسان در دنیا جلوگیری می‌کند و وجه تمایز مکتب متعالی اسلام با سایر مکاتب فلسفی، اجتماعی را مشخص کند.

سوژه‌های این برنامه برای هر فیلم‌سازی می‌تواند حکم «در» داشته باشد چون تقریبا تمام مولفه‌های جذابیت و اثرگذاری که رسالت هنر است را داراست اما حیف و صدحیف با بعد از گذشت چهار فصل، هنوز یک سریال یا فیلم سینمایی و پویانمایی بزرگسال از آن ساخته نشده است!!