زهرا خندان /شاید بتوان گفت ترانهی «تلک قضیة»، خدمتِ بزرگی به جامعهی هنری در سطح جهان کرده است. ترانهای که هیچگاه تکراری نخواهد شد و استانداردهای دوگانه را به وضوح در معرض دیدگان قرار داده است. یک سالواندی است که از «طوفانالاقصی» میگذرد، عملیاتی که موجودیت فلسطین و به تبع آن امنیت کشورهای آسیای مرکزی را حفظ کرده است. تبعاتِ حفظ این موجودیت، وحشی شدن سگ هاری است که نفسهای آخر را به مدد دستگاههای اکسیژنرسانی آمریکا و اروپا میکشد!
این سگِ هار در غزه و لبنان، چنان وحشیانه تاخته است که هزاران زن و کودک را با فجیعترین صورت به قتل رسانده است، امری که هیچ وجدانِ آزادهای را راحت نمیگذارد و به حمایت از مظلوم وامیدارد.
حیف و صد حیف که برخی از وجدانهای اهل هنر در ایران، چنان در اسارت هستند که نباید از این زنان و کودکانی که مرگ را از نظام استکباری جهان هدیه میگیرند، حرفی بزنند، جنبشی راه بیندازند و هشتگی ترند کنند.
اما قسمت مضحک ماجرا آنجاست، همین اهل هنر یا معروفهای بیصرفه، برای زنی عریان یقه چاک میدهند و آن را نماد آزادی زن مینامند! نمادی که حتی جنبش دوم فمنیست هم به گردن نمیگیرد! چه برسد بدنهی عامهی مردم.
زن در هنر، نماد خاک است و شما آگاهانه یا ناخودآگاه چنان خودفروختهاید که حاضرید خاکتان عریان شود تا برای تجاوز متجاوزین، آماده باشد.
بگذریم، بنظر میرسد این تکه از ترانه «تلک قضیة» به ماجرای واکنشهای سلبریتیها بسیار شباهت دارد که:
وقتی وجدانت یکی به میخ میزند و یکی به نعل!
از جنبشهای آزادی حمایت میکنی
و جنبشهای آزادیبخش را نابود میکنی.
واقعا جای تاسف داره که افرادی با این استانداردهای دوگانه چهره شدهاند