«بکتاش آبتین» به دلایل امنیتی در زندان بوده است، وقتی از دلایل امنیتی سخن گفته میشود آنهم نسبت به یک نویسنده، شاعر و فیلمساز، حتما دلایلی بالاتر از سخنان تندوتیز انتقادی، فحاشی نسبت به اصل نظام و... مدنظر است، زیرا آزادیِ بیان در جمهوریِ اسلامیِ ایران به قدری زیاد است که برخی نویسندگان منتقد در صفحههایشان به راحتی از صدر تا ذیل حکومت، توهین میکنند و در پستهای دیگر از چاپ کتابهایشان در ساختار نظام اسلامی سخن میگویند؛ برخی از فیلمسازان، علنا در مصاحبههایشان، علیه نظام و ساختار حکومتی ابراز نظر میکنند و دوباره با اقبال بیشتری با پول همین حکومت فیلم میسازند؛ برخی از بازیگران هم که در فحاشی و تهمت ظالم به نظام، گوی سبقت را از هم میربایند، حتی بازیگری که مدتی پیش، وضعیت مملکت را داغون و امید داشتن در آن را غیرممکن میداند، باز هم خندوانه را تولید میکند!!
دیگری که صداوسیما را چرند میداند، اما با آن همکاری میکند!! با وجود این مصادیق، دلایل امنیتی احتمالا فراتر از مباحثی است که حدِ کمتر از آن، در حکومتهای دیگر، حبس دارد.
فارغ از مسئلهی آقای آبتین، عکسالعملهای اهالی رسانه و هنر قابل توجه است؛
کانون نویسندگان، حکومت را آزادی ستیز میخواند و زندانیان سیاسی را دلاوران آزادیخواه.
برخی از بازیگرانِ همیشه در صحنهی مبارزه با ظلمِ حکومت هم، آه و افغان سردادند و ظالم را نفرین کردند!!
بعد از پیام «خانه سینما»، «غزاله معتمد» فریاد میزند که هیئت مدیره در رکاب ظلم است!
فیلمسازی دیگر بر جامعهی هنری شرم میباراند که بازتولیدکنندهی روایت قاتلان هنرمندان است، فیلمساز دیگری فریاد میزند که خانه سینما بخشی از حاکمیت است.
خانه سینما هم که در بیانیهاش، حکومت را ظالم خطاب نکرده بود، بعد از واکنشها، از جریحهدار شدن احساسات اهالی سینما عذرخواهی کرده است، این اقدام خانهی سینما یکی به نعل و یکی به میخ زدن است و با این قشر از هنرمندان که ظلم را در حاکمیت میبینند، همراهی نموده است.
این سخنان جز این نیست که حتما باید حاکمیتستیز باشی تا در جامعهی هنرمندان پذیرفته شوی‼️ اقدامات اهالی سینما و به تبع خانهی سینما با سیاست همخوانتر است تا فرهنگی که باید منتقلکنندهی ارزشهای انسانی باشد. راستی مگر جامعهی هنرمندان جدا از مردم هستند، مردمی که جزوی از حاکمیت هستند. هالیوود و سایر ساختارهای تمدن غرب در خدمت اهداف تمدنی دنیای استکبار هستند و هر کس خارج از آن ابراز نظری کند و حقیقتی چون ظلم به فلسطین و.... را فریاد بزند، از دایرهی هنرمندان، خارج میشوند.
البته باید به این افراد گفت؛ شماها هم در خدمت دنیای استکبار هستید، چگونه است که فریاد ظلم و مرگ بر ظالم میدهید ⁉️ خودتان مصداقِ بارز ظلم بر اذهان و افکار مردم با تولیدات مسمومِتان هستید‼️ چگونه در کنارِ ظالمان و خونآشامانِ ملت ایران، شعار ظلمستیزی میدهید⁉️
چگونه است برای امثال آبتینها قلمفرسایی میکنید اما برای شهدای هستهای چیزی نمیگویید
شهدای هستهای که در معرکهی جنگ نبودند که بگویید خودشان خواستهاند، بلکه در شهر و در کنار ما، در جلوی چشم خانوادههایشان با بمبگذاری و نقش مستقیم صهیونیست به درجهی شامخ شهادت نائل شدند و جرمشان فقط علمشان بود و وطن فروش نبودنشان.
آنها که به معشوق خود رسیدند و طبق سنت ثابت هستی خونهایشان، آبادانی کشور را به دنبال دارد اما اینجا شماهایی که بزدلانه زیر پوشش صلح برای همهی جهان پنهان شدید و چیزی نگفتید خودتان را رسوا کردید‼️
چطور برای امثال آقاسلطانها، یقه پاره میکنید اما برای «ذوالعلیها» و «خلیلیها» که در فتنهی ساخته شده از همراهی همیشگیتان با ساختار مستکبر جهانی به شهادت رسیدند، سخنی نمیگویید.
لال باد دهانی که حقیقت را وارونه جلوه میدهد، کور باد چشمانی که خود را بازیچهی دنیای استکبار کردهاند.