معصومه عمرانی / در بررسی محصولات هنری این روزهای کشور گویی شاهد نوعی رهاشدگی و حتی جهتدهی عمدی به سمت تقابل با هویت اصلی آنها هستیم. این پدیده دردناک، دیگر تنها محدود به تولیدات خارج از مرزها و قبضه مخاطب داخلی نیست و بحران آنجاییست که پای بودجههای حاکمیتی نیز به میان میآید. سینما، نمایش خانگی، موسیقی و تئاتر، هر یک به گونهای در رقابت برای زدودن هنجارهای جامعهی اصیل ایرانی عمل میکنند و گویی کسی جلودار آنان نیست.
▪️بدون اطاله کلام، نمونهی عینی این مسئله را میتوان در رویداد اخیر فرهنگی ایران یعنی «چهلودومین جشنوارهی بینالمللی فیلم کوتاه تهران» مشاهده کرد که به دبیری بهروز شعیبی و در «ایرانمال» برگزار شد. اگرچه این رویداد از نظر مدیریتی و نظم و کیفیت اجرا نسبت به ادوار گذشته و دورهای که در ایران مال برگزار شده بود، پیشرفت چشمگیری داشت، اما زحمات و قدرت مدیریتی وقتی به ثمر مینشیند که با محتوایی همسو و ارزشمند نیز همراه باشد.
▪️قصد ندارم در این نوشتار به تحلیل محتوای آثار جشنواره فیلم کوتاه بپردازم، میخواهم از آن پلهی بالا، پایینتر بیایم و به موضوعی بپردازم که سطحیتر است و حل آن دستیافتنیتر است.
🔺معضل نمایشِ زنانِ سیگاری با حجاب حداقلی! در سینمای ایران!
▪️این تصویر، گویی رفتهرفته به فرمولی ثابت بدل شده که وقتی زن ایرانی میخواهد تصویر شود، بیدرنگ با «سیگاری در دست» و پوششی به اصطلاح «کف سری» به مخاطب معرفی میشود.
▪️فیلم کوتاه، همانطور که بارها در همین رسانه تأکید شده و وزیر ارشاد نیز به درستی به آن اذعان داشت، سکوی پرتاب فیلمسازان جوان است و هر گونه آفت در این عرصه، آیندهی سینما را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. اما وقتی مدیران حتی در مدیریت ظواهر و چند قاعده قانون آییننامهای قصور میورزند، چگونه میتوان به ارتقای محتوا و سینمای تراز امید داشت؟!
▪️در شرایطی که مسئلهی پوشش بخشی از زنان جامعه به دغدغهی عمومی تبدیل شده و راهکارِ «کار فرهنگی» لقلقه زبان تعدادی از مسئولین و دولت فعلی شده، حداقل انتظار این است که در رویدادها و برنامههای ذیل وزارت مانند جشنواره فیلم کوتاه - به عنوان یکی از عرصههای فرهنگی مهم - الگویی مغایر با نقشه راه دشمن ارائه شود! اما متأسفانه آنچه در عمل از کار فرهنگی دیده میشود، نمایش زن ایرانی با حجاب حداقلی و سیگار بر لب است! و شخص وزیر ارشاد و سایر نهادهای مسئول بالادستی در این قصور مقصرند!
▪️به عنوان مثال، در یک باکس از فیلمهای «داستانی» این جشنواره که شامل شش فیلم بود تمام شخصیتهای زن فیلم حجابی حداقلی داشتند و به غیر از یک فیلم که به دلیل فضای داستان و صحنههای کوتاه حضور زن که مبتلا به سرطان نیز بود و یا دو فیلمی که در آن شخصیت زن حضور نداشت، در سایر فیلمها زنان حتما میبایست سیگار دود میکردند!
▪️بدتر از همه در فیلم نمادین و تک بعدیِ مبتنی بر گزارههای دشمن به نام «چشم بسته» - که متاسفانه با بودجه انجمن سینمای جوانان ایران ساخته شده بود - روحانیای به تصویر کشیده شد که در امانت مردم خیانت کرده بود و دچار فروپاشی اقتصادی بود اما با دخترش بخاطر حجاب درگیر شد و او را کتک زد. همسر او نیز در طول داستان به فرض نابینا شدن شوهرش چادر ابتدای فیلم را کنار گذاشت و از سیگار کشیدنش رونمایی کرد. آیا اینگونه تصویرسازیها _ مضاف بر محتوای تأسفبار آن _ با بودجه دولتی « کار فرهنگی» است یا هنجارشکنی و دمیدن در دوگانههای کاذب و بیان مهملات این روزهای رسانههای معاند که به سردرگمی فرهنگی دامن میزند؟!
▪️براستی چرا در نهادهای متولی فرهنگ، مانند وزارت ارشاد، ارادهای برای اصلاح دیده نمیشود؟ آیا ممنوعیت نمایش استعمال سیگار توسط بانوان - دست کم در رویدادهای دولتی - کاری غیرممکن است؟ چرا دل کسی برای سوق دادن دختران جوان و نوجوان ایرانی به ولنگاری و مصرف دخانیات به درد نمیآید؟
▪️این نوع نمایش زنان در فیلمها در حالیست که در همان محل برگزاری جشنواره، بنرهایی با پیام «حفظ حجاب» نصب شده و پیامکی نیز در روز ابتدای جشنواره برای شرکتکنندگان ارسال میشود! چگونه میتوان این تناقض را تفهیم کرد؟
▪️مسئولان باید پاسخگو بدهند که چگونه میتوان از مردم انتظار داشت در عرصهی عمومی به هنجارها پایبند باشند، در حالی که تولیدات فرهنگیِ رسمی، الگوهای متضادی را ارائه میدهند؟ این ناهماهنگی به سردرگمی جامعه و کاهش اعتماد به سیاستهای فرهنگی میانجامد.
▪️آیا شرط ممنوع کردن استعمال سیگار و رعایت قانون پوشش برای آثاری که قصد شرکت در رویدادهایی مثل «جشنواره فیلم کوتاه» را دارند و یا فیلمهای که ذیل حمایت «انجمن سینمای جوانان» هستند امکانپذیر نیست؟
در حالی که برای جوان جویای نامی که آینده سینماست پذیرش این خط قرمزها آسانتر است تا آینده!
▪️علی ای حال تا زمانی که بازنگری اساسی در مدیریت محتوا و وحدت رویه میان نهادهای متولی اتفاق نیفتد، نه تنها شاهد کاهش این ناهمگونیها نخواهیم بود، که روز به روز بر التقاط فکری نسل جوان و زوال فرهنگ غنی ایران زمین دامن خواهیم زد.














