عالیه بهرام‌زاد/ فیلم سینمایی "چپ، راست" به کارگردانی و نویسندگی حامد محمدی، که سال گذشته در سینماها به نمایش درآمد، اکنون با پخش ویژه و بلیط فروشی در سکوهای فیلیمو و نماوا مجددا انتقادهایی را برانگیخته است. فیلم با صحنه‌ای پرهیجان شروع می‌شود؛ دو نوزاد در اتاق زایمان با یکدیگر جابجا می‌شوند؛ پدرها پشت پنجره اتاق نوزادان مشتاقانه در انتظار دیدن فرزند خود هستند، اما غافل از اینکه با اشتباهی سهوی دخترانشان با یکدیگر جابجا شده‌اند.

سکانس ابتدایی فیلم نویدبخش کمدی احتمالا فاخری‌ست که بیننده مشتاقانه منتظر ادامه داستان است؛ ولی هرچه که فیلم جلوتر می‌رود ناامیدی از روند ادامه فیلم جای شوق اولیه را می‌گیرد. رفته رفته فیلم به ابزاری برای عقده‌گشایی تبدیل می‌شود. "بشیر کشاورز" با بازی رامبد جوان مرد مذهبی است که آرمان‌های انقلابی در رفتارهای ظاهری‌اش نمود دارد. شعارهای انقلابی، نوع کلماتی که در صحبت هایش به کار می‌برد و ...

اما شخصیت پردازی این بازیگر بسیار مرموزانه انجام شده است. رامبد جوان با نوع حرف زدن خود این شخصیت را به یک نماد چندش آور تبدیل کرده است. نحوه سخن گفتنی که بعضی حروف به درستی ادا نمی‌شود، نوع لباس پوشیدن، نوع ارتباط با اطرافیان،... همه و همه دست به دست هم داده است تا نقش اول به ظاهر مذهبی این تحلیلگر سیاسی راست‌گرا به فردی ذاتا مضحک تبدیل شود. در مقابل شخصیت "اصلان دهقان" با بازی پیمان قاسم خانی فردی متشخص به تصویر کشیده شده که مترجم است و تحلیلگر مسائل سیاسی‌ جناح چپ است.

در موقعیت‌های مختلف این دو فرد در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند و آن‌که رفتار منطقی‌تر و شسته رفته‌ تری را از خود بروز می‌دهد "اصلان" است تا جایی که برای حفظ آبروی بین المللی کشور، "بشیر" به "اصلان" احتیاج پیدا می‌کند.

داستان بدسلیقگی کارگردان و نویسنده‌ی "چپ، راست" به اینجا ختم نمی‌شود‌. در چندین کنش و واکنشی که این دو فرد با یکدیگر انجام می‌دهند این "بشیر" است که توسط "اصلان" مورد تمسخر قرار می‌گیرد؛ در حالی که بشیر در مقام پاسخ، به حرف‌های سطح پایین بدون اقناع بسنده می‌کند. کار همین جا تمام نمی‌شود.

شخصیت مذهبی دیگری هم در این فیلم وجود دارد که از آماج حملات نویسنده و کارگردان به قشر مذهبی در امان نمانده است‌. سروش صحت نقش قاضی را بازی می‌کند که با دیدن یک دختر دست و دلش می‌لرزد و به خاطر به دست آوردن او به شکل آبکی موضوع جابجایی دو نوزاد را که بعد از هفت سال افشا شده فیصله می‌دهد.

قاضی و "بشیر" هر دو به نحوی در مواجهه با همسران خود شهوت‌ران به تصویر کشیده شده‌اند، به گونه ای که مسائل جنسی برای آن‌ها با اهمیت زیاد جلوه داده شد.

- از مردهای فیلمنامه که بگذریم نوبت به بازیگران نقش زنان است. سارا بهرامی که نقش همسر "بشیر" را بازی می‌کند زنی ست با حجاب کامل و چادر. دائم در حال ذکر و بسیار مراقب اعمال و رفتار خود و خانواده‌اش‌.

تا اینجای کار ظاهرا همه چیز درست است. ولی در طول فیلم شاهد سخت گیری‌های بی‌منطق این زن نسبت به امر به معروف دیگران، حجاب دخترش، گوش ندادن به موسیقی، ارتباط با نامحرم و ... هستیم. به طوری که این سخت گیری‌ها از او نیز شخصیت مذهبی کاریکاتوری ساخته است. در مقابل همسر "اصلان" با بازی ویشکا آسایش در موقعیت‌های کمیک خوبی قرار می‌گیرد و تقریبا نقش بامزه‌ای را ایفا می‌کند.

در تمام طول فیلم شاهد نبرد این دو خانواده که نمایندگی دو جناح سیاسی را بر عهده دارند هستیم. خانواده‌ای مذهبی و انقلابی که به صورت غلو شده و مضحکی به نمایش درآمده است در مقابل خانواده‌ای جنتلمن و امروزی.

ضربه نهایی نیز در گروکشی خانواده‌ها و اعمال شیوه تربیتشان برای دخترها رقم می‌خورد. دو دختر در صحنه آخر فیلم بدحجاب هستند! و "بشیر" و همسرش در تربیت دخترشان شکست می‌خورند؛ دختری که در کودکی چادر بر سر داشت در جوانی بدحجاب است!

- مسئله مهم دیگری که در این فیلم به سخره گرفته شده کلید واژه نفوذ است. مسئولان بالادستی "بشیر" و "اصلان"، با هم بودن‌های اجباری دو خانواده را با پرونده‌سازی تعبیر به نفوذ و نفوذی می‌کنند! و به همین راحتی این پدیده خطرناک و جدی را به سوءتفاهم و اسناد دروغین تنزل می‌دهند. دست آخر نیز هر دو نفر در مواجهه با روسای بالادستی قید آینده و آرمان‌ها را می‌زنند و به آن‌ها اعلام می‌کنند که مصلحت خویش را بهتر می‌دانند و ترجیح می‌دهند به مسائل خود بپردازند و با هم باشند! فیلم در لفافه به گونه‌ای به مخاطب القا می‌کند که حاکمیت سبب ایجاد دو قطبی شده وگرنه مردم علاقه دارند با هم باشند!!

> با این تفاسیر باید خسته نباشید گفت به عوامل سازنده که بسیار مشهود و عیان عقده‌ی دل باز کردند و بخش عمده‌ی جامعه‌ی ایرانی را به سخره گرفتند و خسته نباشید جانانه خدمت مسئولینی که به این فیلمنامه اجازه ساخت و به این فیلم اجازه پخش دادند و اکنون نیز به‌ صورت ویژه در سکوها با فروش بلیط برای مخاطب نمایش می‌دهند! آن هم درست زمانی که موضوع حجاب در جامعه به مسئله ملتهبی تبدیل شده است و در پایان بندی فیلم، مغلوب شدن حجاب اعلام می‌شود.

با این نوع عملکرد مسئولین و داشتن سیاست دوگانه برخورد با بی‌حجابی در ظاهر و حمایت از چنین فیلم‌هایی که قطعا اثر بیشتری دارد در عمل، کاری از پیش نخواهد رفت! آیا می‌توان انتظار داشت همه مردم با دیدن این فیلم‌ها قدرت تشخیص و تحلیل داشته باشند و پیام فیلم را از غیر حاکمیت بدانند؟؟