🎭 نمایش -وقتی کبوترها ناپدید می شوند، را می توان در امتداد نمایشنامه خوانی های سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در مجموعه تئاتر مستقل تحت عنوان فضاسازی که مجری طرح نورالدین حیدری ماهر بود، به شمار آورد. نمایشنامه هایی همچون - ارزولی داهومی(الهه عشق) که تماما آثار ترجمه شده از کشور فرانسه است.
اما نکته ای که ذکر آن در مورد نمایش وقتی کبوترها...، قابل توجه است هدف از تولید این گونه آثار است و فارغ از تمسک به استفاده ابزاری از زن به عنوان کالا در غرب و حتی ابراز آن در آثارشان، چرایی روایت یک قصه تاریخی از استونی!! است که جایگاه آن مشخص نیست. چه علم و آورده ای را می توان در آن مستتر یافت؟
🔺آیا تمامی تاریخ و قصه های فرهنگ اصیل و بی نظیر ایران برای مردم روایت شده که حال کشور استونی در این میان مغفول مانده باشد!! یا در امثال این نمایش ها، تمام داستان های جالب و جذاب غنی به اتمام رسیده و این ابزار هنری رسالت خود را در بیان سبک زندگی اصیل ایرانی انجام داده! که حال در راستای معرفی سبک زندگی های این چنینی، هنر نمایی کند.
🔺از مجموعه تئاتر مستقل با داعیه پیشرو بودن، انتظار می رود محل تولید و بروز اندیشه ایرانی به جای ترجمه صرف، بی هدف و مهمتر، به محاق راندن خلاقیت و جوشش هنری هنرمند باشد.
🔺اثر الهه عشق به کارگردانی آرش آبسالان نیز، اثری با محتوای هنجارشکنانه بود که در جشنواره سی و هفتم در مجموعه تئاتر مستقل به اجرا در آمد. پرداختن به مسائلی مانند؛ روابط جنسی خواهر و برادری نوجوان، توصیف های مکرر و وقیحانه جسم دختر و مادر، سوءاستفاده جنسی کشیش به عنوان سرپرست از دختر نوجوان و بحث هم جنس گرایی، اعتراض به خدا و گریزهای بی مورد به میز غذا و مشروبات الکلی و مسائل دیگری که با سبک زندگی ایرانیان هیچگونه سنخیتی ندارد.
📣 مسئولان محترم آیا در حال حاضر در زمینه طرح مسائل جنسی در فضاهای مجازی و ماهواره ها و...کمبودی حس می کنند، که صحنه تئاتر هم به یاری بشتابد؟
🔺نکته قابل تامل چرایی انتخاب و اجرای چنین آثاری ست که توجیهی برای آن به نظر نمی رسد و صرف کپی برداری و سادگی کار، دلیل عاقلانه ای نیست! لازم به ذکر است که به هیچ وجه بحث عدم تبادل فرهنگی با کشورها در اینجا مطرح نیست زیرا در حال حاضر صرفا کفه سنگین، مربوط به واردات است و خروجی محلی از اعراب ندارد.
🔔بدیهی است؛ هنگامی که نظارتی بر هنرهای نمایشی وجود ندارد و مسئولان امر در راستای آسیب زدایی و رفع معضلات در این زمینه منفعلانه و طبق روال عمل می کنند، این قبیل کارها با محتواهای پوچ و بی ارزش، هنرمندان و مردم را به خود سرگرم کرده و شئون آنان را در این حد تنزل می دهد. طبیعتا این سبک مدیریتی فضا را برای رقم خوردن تاراج فرهنگی تمام عیار و عبور از شرایط ولنگاری فرهنگی به سمت گسست فرهنگی مهیا خواهد ساخت.
🔺صحنه تئاتر به واقع می تواند صحنه هنرنمایی هنرمندانی باشد که از دور باطل ترجمه و کپی برداری و تحت الشعاع بودن غرب در تمسک به مسائل جنسی، رها شوند و با حفظ جایگاه هنر، همچنین شان و شخصیت و زمان و هزینه مردم، در این عرصه هنرنمایی کنند. این مهم به تدبیر اساسی مسئولانی آگاه و عالم نیاز دارد که استعدادها را در مسیر صحیح هدایت کنند.