معصومه عمرانی/ با واگذاری نظارت شبکه نمایش خانگی به صدا و سیما موجی از مخالفتها و تهدیدها و تحلیلها توسط چهرههایی از همه اقشار، از هنری گرفته تا سیاسی و اقتصادی، شکل گرفته است.
درمیان اعتراضها، بیانیه کانون کارگردانان سینما جالبتوجه است که به بخشهایی از آن میپردازیم:
-در جایی از بیانیه میخوانیم: "مخالفان شبکه نمایش خانگی به جای نوشتن مقالات سطحی باید بفهمند در چه جامعهای زندگی میکنند. این فهم خیلی مهم است."
-مسئله اینجاست که در این مورد اتفاقا انگشت اتهام به سمت تعدادی از کارگردانان و خانه سینما و سایر اصناف مرتبط است. نفهمیدن جامعه! موضوعی که نهتنها در بیانیه، که در تکتک عناصر سازنده آثارشان به چشم میخورد. در خوشبینانهترین حالت میتوان ادعا کرد آنها فقط و فقط جمعیت محدود اطراف خود را جزء جامعه به حساب میآورند و بر مبنای آن فیلم میسازند و قضاوت میکنند...
-بخش دیگری که ناظر بر این ادعاست، جمله "تلویزیون به دلایل سیاسی مجبور شد زندگی طبقه متوسط را از درام های خود خارج کند" است...
-باید پرسید طبقه متوسط از نگاه شما چه کسانی هستند؟ اصلا مگر در اکثر آثار نمایش خانگی چیزی جز دو طیف اقلیت جامعه دیده میشود؟ بزهکاران و قاچاقچیان و بدبخت بیچارههای پایین شهری طبقه متوسط جامعه هستند یا مرفهان بیحد و مرز الکیخوش بالاشهری؟! واقعا فکر میکنید در آثارتان به طبقه متوسط پرداختهاید یا خیالات برتان داشته است؟ یا شاید منظورتان از "طبقه متوسط مدرن" همانهایی هستند که روابطشان چارچوب ندارد و عشق و عشوه با نامحرم اوج دغدغههایشان است، بهسادگی مشروب مصرف میکنند، سیگار و مواد جز جداییناپذیر زندگیشان است و خیانت و کثافت و سیاهی سیر عادی حیاتشان شده و خشونتهای افراطی مرامشان!
-در بیانیه چنان از محقق شدن آرمان و آرزوی مخاطب! و رشد تعیینکننده مخاطبان حرف میزنید که اطمینان مییابیم آنکس که مخاطب را فهم نمیکند دقیقا خودِ شمایید.
-اینکه براساس ادعای خودتان تعداد مخاطبان شبکه نمایش خانگی بهلحاظ کمّی بالاست بهمعنای رضایت مخاطب و کیفیت آثار تولیدی نیست، چرا که برای تعیین کیفیت نیازمند تعریف عناصر مشخص هستیم که قطعا یکی از آنها سنخیت اثر با فرهنگ مخاطب است...
واقعیت این است که عموم شما یا علنا قصد دارید تیشه به ریشه فرهنگ غنی مردم بزنید، یا میخواهید ضعفهای فاحش آثار سخیفتان را با این بازیها بپوشانید و آن را به خورد مخاطبِ بینوا دهید.
گذاشتن نام طبقه متوسط روی شخصیتهایی که خلق کردید توهین بزرگی به طبقه متوسط و مخاطبتان است...
-نکته دیگری که در بیانیه به آن اشاره شده و جای بسی تامل دارد این ادعاست که "این تصمیم در شرایطی گرفته شده است که اولا تلویزیون در تغییر و تحولات جدید نتوانسته مقبولیت عمومی پیدا کند و بر عکس به دلیل از دست دادن نیروهای کارآمد و چهره های محبوب میزان نفوذش در جامعه کاهش یافته است."
-اولا چهکسی گفته با ترک چهرهها محبوبیت تلویزیون کاهش یافته است؟ براساس کدام مبنا حرف میزنید؟ همان مبنای فهمتان از جامعه و تعریف طبقه متوسط؟؟ آنچه مشخص است این است که با ترک چهرههای ازخودمتشکر راه برای بروز و ظهور چهرههای جوان باز شده، که برخی با اقبال روبرو شدهاند و برخی نه، اینکه برخی با فرافکنی قصد دارند طوری وانمود کنند که سرمایه انسانی صدا و سیما ته کشیده و تنها یکی دو نفر مانده بحث دیگریست که به مرام همیشگیشان برمیگردد.
ثانیا اصلا وضع این قانون چه ارتباطی با تلویزیون دارد؟ بماند که اگر ادعای اولتان صحیح باشد، همینکه چهرهها را در اختیار دارید امتیاز بزرگیست برای رقابت!!
-و نکته آخر؛ تهدید کردهاید که "با تصویب این قانون تعادل به هم خورده، مخاطبان جذب ماهواره خواهند شد و برهم خوردن این تعادل یعنی تعطیلی نمایش خانگی و تعطیلی نمایش خانگی یعنی بیکاری بخش زیادی از صنوف سینمایی و بحران در جامعه سینما."
-طلا که پاک است چه منتش به خاک است؟ اگر خودتان قبول دارید که کار فاخر، جذاب و در چارچوب به خورد ذهن و نگاه مخاطب میدهید، خب چه باک!؟ طبق روال سابق به فیلم ساختن ادامه دهید تا مخاطب رهایتان نکند!
اما اگر خودتان هم قبول دارید که جنس بنجلِ ضدفرهنگ تحویل مخاطب میدادید، که ظاهرا اینگونه است، پس دلیل ترساندن مسئولین از رفتن مردم به سمت ماهواره چیست؟
فساد، فساد است، خواه از ماهواره به خورد مخاطب داده شود یا شبکههای ضدفرهنگ داخلی...