یکی از پرتکرارترین پاسخها در جواب سوالِ اهالی رسانه در مورد دلیل عدم حضور برخی عوامل فیلم در نشست خبری، مشغول بودن آنها در پروژهای دیگر و عدم امکان حضور فیزیکی آنها در جلسات نشست است.
درحالی که بودند عواملی که حرفهای عمل کرده و برای احترام به اصحاب رسانه خود را از شهرستان به نشست رساندند. همانطور که در سالهای گذشته نیز در موارد متعدد، بازیگران فیلم حتی با داشتن گریم، در نشست رسانهای حضور پیدا میکردند.
آنچه به نظر میرسد این است که بزرگواران غایب در جلسات سیاست وسطبازی را در پیش گرفتهاند تا نه از قافله دوستان اپوزیسیون عقب بمانند و نه فرصت مهم جشنواره فجر را از دست بدهند.
دو نکته در نوع عملکرد این افراد نهفته است: اول اینکه حضور در جشنواره و دیده شدن در آن برای آنها حساس و مهم است و بهخوبی از جایگاه آن در سینمای ایران مطلعند.
دوم اینکه دیکتاتوری عدهای اندک تصمیمات تعداد زیادی از اهالی سینما را تحت تاثیر قرار میدهد، تا جایی که ترجیح میدهند برای ماندن در حاشیه امن با خواستههای نامعقول آنها کنار بیایند و حق خود برای حضور در جشنواره را نادیده بگیرند.
دیکتاتوری عدهای که تا همین سال قبل برای نبودن در لیست سیمرغ بگیران فریاد سر میدادند و برای گرفتن جایزه و سیمرغ اشک شوق میریختند...
این اولین باری نیست که شاهد این موضعگیریها و بهاصطلاح تحریمها و حتی دهنکجیها هستیم، موضوع اینجاست که آیا نوع برخورد مسئولان با تحریمکنندگان دورههای قبل صحیح بوده؟
قطعا نمیتوان کسی را برای حضور در رویدادی مجبور کرد، اما آیا نباید بین حاضرین و غائبین تفاوت قائل شد؟ نباید ساز و کاری اندیشید تا مانع فشار بر روی سایر سینماگران شود؟ آیا مثل گذشته باید با این افراد مماشات کرد و حتی به آنها سیمرغ داد؟
از مسئولین جشنواره انتظار میرود تا ساز و کاری بیندیشند تا شان خودشان و جشنواره حفظ شود، به نظر هیچ اشکالی بهوجود نمیآید اگر در حوزهای نامزد دریافت سیمرغ نداشته باشیم. یا اگر کسی که جشنواره را زیر سوال برده برای دورهای از آن محروم شود...
طبیعیست وقتی هیچ قانون و برخورد بازدارندهای در مقابل هوچیگری وجود ندارد این موضوع تبدیل به پای ثابت سینما شود، بالاخره یکجا و یک روز باید کاری کرد تا از این رفتارهای غلط ممانعت شود.