معصومه عمرانی/ یک فیلم سخیف، با محتوای پوچ که از کنار هم قرار گرفتن عناصر ناهنجار تشکیل شده است، واقعا باید به سازنده فیلم گفت با تولید چنین اثری چرا گریه نمیکنی؟!!
البته از حق که نگذریم در چند پلان محدود حرفهای خوبی هم رد و بدل میشود که به همراه چپاندن چند صحنه از بچه برای مجاب کردن (بخوانید گول زدن) مسئولین و گرفتن مجوز ساخت و حضور در جشنواره کافیست. بماند که سازنده درنهایت همان بچهدار شدن را هم از چاله به چاه افتادن توصیف میکند و اینگونه جلوی خطر وجود پیام اخلاقی مثبت در فیلم را خنثی میکند...
در این فیلم با یک جهان پوچ و خالی مواجهیم، خالی از هرگونه معنایی... به سخره گرفتن ارزشهای دینی، تنزل دادن مسائل اعتقادی درحد یک امر حالخوبکن، رفتارها و دیالوگهای نامناسب بین دو مرد، مصرف مشروب و مواد و روابط نامتعارف بخشی از موضوعات مهم و چالشی! مطرح شده در فیلم هستند!!!!
با این محتوا حتما لازم بود که باران کوثری از رضا محقق درخواست کند تا تهیهکنندگی کار را برعهده بگیرد تا از وجهه او برای مجاب کردن (باز هم بخوانید گول زدن) مسئولان سوءاستفاده کنند...
درمورد مفهوم وجهه نزد مسئولان هم باید حرف زد...
کارگردان فیلم، علیرضا معتمدی، علیرغم حضور در پردیس ملت در رفتاری کاملا غیرحرفهای و غیرمحترمانه در نشست خبری حاضر نشد. احتمالا شهامت پاسخگویی به سوالات اصحاب رسانه را نداشت، یا راهی برای اثبات ادعاهای اینستاگرامیاش نیافته بود و دلش نمیخواست بیش از این مورد عنایت منتقدین قرار بگیرد، درهرحال او نشان داد جهانی که در فیلم جریان داشت با این رفتار دور از ادب و اخلاق و حرفهایگریاش بیگانه نبود...