جنگل پرتغال به کارگردانی آرمان خوانساریان و تهیه‌کنندگی رسول صدرعاملی از دسته فیلم‌هایی بود که نیاز به بحث و بررسی کارشناسانه دارد تا از آسیب‌ها و فیلم‌های بعدی الهام گرفته از آن، جلوگیری شود.  داستان فیلم درباره معلمی است که پانزده سال پیش در دوران دانشجویی سبب «آزار جنسی» دختر همکلاسی خود شده است.  او دانشجوی نمایش‌نامه نویسی دانشگاه تنکابن بوده و به اجبارِ مدیر مدرسه برای گرفتن مدرک تحصیلی خود به دانشگاه مراجعه می‌کند و در این سفر گذشته او بر ملا می‌شود.  او را سهراب صدا می‌زنند و در شناسنامه علی نام دارد. سهراب در سن میانسالی پی به اشتباه خود برده و در فضای مجازی در مخالفت با آزار جنسی و حقوق زنان مقاله می‌نویسد. این فیلم چالش خوبی را مطرح می‌کند اما در ارائه راه‌حل، نسخه‌ای «روشنفکرمآبانه، سطحی و غلط» می‌پیچد که معضلات عدیده‌ای را در سراسر جهان برای انسان‌های نامطلع و بیگناه بوجود آورد است.  سهراب در مواجهه با دختری که به آزار جنسی او متهم است دلیل رفتار غلط و ناجوانمردانه‌اش را «بلد نبودن رفتار با جنس مخالف» بدلیل «تفکیک جنسیتی» در جامعه از جمله مدرسه و خوابگاه و...عنوان می‌کند!  فیلم از زبان سهراب و استاد دانشگاه که به تفکیک جنسیتی در همه جا و حتی سلف اساتید طعنه میزند، صریحا به تفکیک جنسیتی در جامعه اعتراض می‌کند در صورتی که تهیه‌کننده مدعی‌ست که موضوع مطرح شده تا درباره آن بحث شود! به نظر می‌رسد مقایسه آماری تبعات و سوءاستفاده‌ها در کشورهایی که تفکیک جنسیتی در آن‌ها کمرنگ‌تر است و همچنین مقالات عملی و دلایل عقلی و نقلی در این زمینه و تکرار مکرر آن‌ها راهگشا باشد به خصوص که در حوادث اخیر ایران نیز شاهد حرف‌هایی از این قبیل بودیم.