نرجس احمدی /آن‌روز که پرستو احمدی‌ها «کنسرتِ کاروانسرا» می‌گذارند و مجازات نقض قانون شرع و عرف‌شان می‌شود تنها یک تشکیل پرونده‌ی قضایی و... حاصل آن، دیده شدن و شنیده شدن و جذب دنبال‌کنندگان بسیار که شاید اگر غیر از آن مدل یورتمه‌ی روی قانون در سابقه‌شان نبود، هرگز برای صدای‌شان یک هزارم آن مخاطب را پیدا نمی‌کردند.

🔻وقتی فلان کافه، خواننده‌ی زن دارد برای اجرای زنده و قانون، یک ماه کافه را پلمپ می‌کند و همین می‌شود مجازات قبح‌شکنی‌اش! حاصلِ آن می‌شود جماعتی مشتری پروپاقرص که در اینستاگرام و ایکس و... همدیگر را دعوت می‌کنند بیایید برویم چراغ کافه‌اش را روشن کنیم که او یک ضدنظام است.

🔻وقتی صفحه‌ی فلان دختری که فلان‌جا آواز خواند را می‌بندند؛ سیل تبلیغات چهره‌ها در حمایت از صفحه جدیدش راه می‌افتد.

🔺این یعنی آن خطی که یکی یکی دختران این سرزمین را آلت و ابزارِ زدنِ نظام کرده، آن خطی که تن و جانِ دختر ایرانی را پوستِ موزی کرده زیرپای نظام، خوب بلد شده یکی یکی شکستن حریم‌ها و پله پله زیرپا گذاشتن مقدسات در این مملکت، هزینه‌ی درخوری ندارد!

اساساً تصمیمش را گرفته که هزاران هزار دختر را قربانی رسیدن به مطامع خود کند، بی‌قیمت خرج‌شان کند، چندصباحی چهره‌شان کند و سرآخر مثل یک دستمال چرکِ دست‌به‌دست شده به زباله‌دان تاریخ بیاندازدشان.

🔺وقتی درست یکسال بعد از ماجرای آوازه‌خوانی پرستو احمدی در کاروانسرای دِیرگچین؛ امروز شاهد آوازه‌خوانی یک خواننده‌ی زن در تیتراژ سریالی از شبکه نمایش خانگی هستیم و صدا از کسی درنمی‌آید، این یعنی آن خطی که یکی یکی قفل هرآنچه قبح دارد را می‌شکند، خوب بلده‌کار شده و از پس کارش برآمده!

🔺و این، خود به خواب‌زدگیِ مشمئزکننده‌ی قانون‌گذاران و مجریانش هم در قبح‌شکنی‌های این‌چنینی نقش اساسی دارد؛ چرا که بازدارندگی مجازات‌ها با وجود اوج کج‌سلیقگی ناظران و مجریان آن، به حداقل‌ترین سطح خود رسیده!

❗️این بگیر و ببندهای سطح پایین نه علاج است و نه راهکار، پای حکم خدا قاطع و محکم باید ایستاد!