حمید عارفی /سریال تلویزیونی «مهمان کُشی» به کارگردانی و نویسندگی احمد کاوری مدتی قبل و همزمان با ماه صَفر از شبکه‌ی اول سیما پخش شد. داستان در ارتباط با زندگی جناب مُسلم بن عقیل(ع) است، که علاوه بر فرستاده‌ی امام حسین(ع) به شهر کوفه، پسر عمو و شوهر خواهر ایشان هم بودند.

روایت داستان از همان ابتدا اصطلاحاً به صورت غیرخطی یعنی پرش زمانی به گذشته و زمان حالِ سریال(فلش بَک و فلش فوارود) شروع می‌شود و همین اتفاق باعث تفاوت سِیر اتفاقات داستان نسبت به سریال‌های تاریخی دیگر است.

در مورد انتخاب بازیگر؛ خطرپذیری کارگردان برای کارگیری یک بازیگر جوان و تازه‌کار در نقش جناب مُسلم قابل توجه بود، هرچند گاهی نتوانست بازی قابل قبولی ارائه دهد و البته نباید کیفیت بازی این جوان تازه‌کار با بازی امین زندگانی در سریال «مختارنامه» مقایسه شود. 

این عدم مقایسه‌ی بازیگران «مهمان‌کشی» با سریال «مختارنامه»، باید برای شخصیت ملعون عبیدالله بن زیاد هم صورت پذیرد؛ چرا که تا حدود زیادی توانسته است خباثت، وحشیگری و... این شخصیت بدنام تاریخی را به تصویر بکشد. 

سایر بازیگران شناخته شده‌ی سریال بازی‌های کاملا معمولی داشته و ابعاد شخصیت کامل و جذابی پیدا نمی‌کنند.

صدای برخی بازیگران کمترشناخته‌شده‌ی سریال دوبله شده است، اما سطح صدا و کیفیت گویندگان به قدری پایین بود که انگار مخاطب صدای گویندگان درجه چندم نمایش‌های رادیویی و یا تله‌تئاترها را می شنود.

طراحی صحنه و دکور شهرهایی چون مکه، مدینه و شام قابل قبول بوده اما در عین حال، طراحی شهرهای بصره وکوفه خصوصا دارالعماره‌ها و بازارهای این دو شهر ضعف‌های زیادی داشت.

 بعضی صحنه‌های سریال به‌شدت ضعیف طراحی و کارگردانی و ضعیف‌تر توسط بازیگرانش اجرا شده بود؛ از جمله صحنه‌ی حمله‌ی طرفداران خاندان ٱموی به درب خانه‌ی عبدالله بن زُبیر در مدینه و هتاکی به او برای واداشتن به بیعت با یزید، صحنه تجمع بنی هاشم مقابل دارالعماره مدینه، هنگامی که والی مدینه قصد داشت برای یزید بیعت بگیرد و هیاهوی زیادی آنجا، چرا که امام حسین(ع) فرموده بودند هر وقت صدای من بلند شد حمله کنید؛ حال آن که مدت کوتاهی از ورود امام به قصر مدینه نگذشته بود که هیاهوی بنی هاشم بلند شد.

رفته رفته در قسمت‌های انتهایی اندک جذابیت‌ها و ناگفته‌های تاریخی که کم‌کم تمام می‌شود، سریال حرفی برای گفتن جز تکرار صحنه‌های سریال مختارنامه ندارد و تنها در دو قسمت انتهایی سریال که در تدوین به سریال اضافه شده بود داستان شجاعت و وفاداری همسر میثم تمار هستیم که بعد از شهادت جناب مُسلم بن عقیل و هانی بن عُروه به کمک همسر هانی، مخفیانه و شبانه پیکرهای شهدا را از میدان اصلی کوفه خارج و در بیرون از شهر به خاک می سپارند.

در این سال‌ها تعداد اندکی سریال در ارتباط با امام حسین(ع) و قیام ایشان تدارک دیده شده است که از جمله می‌توان به «معصومیت از دست رفته و مختارنامه به کارگردانی داوود میرباقری»، «فرستاده با موضوع زندگانی سلیمان فرستاده امام به شهر بصره، ساخته‌ی جواد شمقدری»، «طفلان مُسلم به کارگردانی مجتبی یاسینی» و «عشق کوفی ساخته‌ی حسن آخوندپور» اشاره کرد که البته نتوانستند عظمت و بزرگی چهره‌ی سیدالشهدا و قیام ایشان را به تصویر بکشند، لذا شایسته است تلویزیون با برنامه‌ریزی بهتر به ساخت آثار بیشتر و باکیفیت‌تر در ارتباط با تاریخ اسلام، زندگانی ائمه گرانقدر و بزرگان تاریخ دست بزند.