سیونهمین جشنواره فیلم فجر | مستند «هجده هزار پا»
کارگردان: مهدی شامحمدی
این فیلم به کارگردانی مهدی شامحمدی یکی از مستندهای منتخب سیونهمین جشنواره فجر است؛ همچنین در چهاردهمین دوره از جشنواره بینالمللی حقیقت، جایزه تندیس طلایی در بخش شهید آوینی را از آن خود کرد.
این مستند روایت دو شهر شیعه نشین فوعه و کفریاست که در مدت پنج سال در محاصره داعش و جبهةالنصره بودند و هواپیماها با عملیات بارریزی، آذوقه حداقلی مردم را تامین میکردند. مستند به معضلات بارریزی در شرایطی که به گفته روایِ مستند، گروه های مسلحین مانع بودند پرداخته است. مقاومت مردم و تلاش ارتش سرانجام منجر به تبادل اسرا شده؛ اما در جریان تبادل و در بین مسیر تعدادی از کودکان هنگامی که برای دریافت چیپس و پفک تجمع کرده بودند در اثر انفجار شهید میشوند.
نکته بسیار مهم و قابل تامل در ۱۸هزارپا، تاکید بر کنشگری کامل ارتش سوریه بدون ″هیچ اشارهای″ به نقش ایران و یا حزبالله لبنان در جریان کمکرسانیها به مردم و همچنین تبادل اسراست. تمام عملیات امداد رسانی، بارریزی با هواپیما، تبادل اسرا، کمکرسانیهای مختلف به مردم و... همه و همه از طریق ارتش سوریه بوده و اسمی از ایران و نیروهایش برده نشده؛ به گونهای که مخاطب میپندارد مستند ۱۸ هزارپا توسط یک فرد سوری وطنپرست که ″گرایشات ضد ایرانی و محور مقاومت″ دارد، ساخته شده است.
طبیعتا فیلم مستند همانگونه که از نامش پیداست فیلمی مبتنی بر واقعیات است و با توجه به اینکه کارگردان فیلم در زمان بارریزی در هواپیما حضور داشته، قطعا از چند و چون نقش ایران و بصورت کلی؛ محور مقاومت در این عملیاتها مطلع بوده و حال آنکه به چه دلیل به این موضوع نپرداخته، قابل تامل است.
مستندهایی از جنس ۱۸ هزار پا که معنا و مفهومی حداقلی از یک چنین جنگی را به تصویر میکشند تنها کار کردی که میتوانند ارائه کنند کار کردی ″ضدجنگی و نمایش تلخیها و زشتیهای″ جنگ است و نه فراتر از آن.
حال اینکه این مستند روایتگری ناقصی از درگیریهای ارتش سوریه و داعش و جبهةالنصره داشته و به عنوان برگزیده جایزه اصلی بخش شهید آوینی معرفی میشود و در جشنواره فجر انقلاب اسلامی!! قرار است چه پیامی با این مبنا را ارائه کند، جالب است.
لذا تنها میتوان دلیل این نوع انتخابها را در سیاستهایی که تمایلی به بیان ایدئولوژی ندارند و صرفا دیدگاه جشنوارهای دارند، جستجو نمود.
روبش را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe