زهرا خندان /زمانه‌ای که در آن زیست می‌کنیم، زمانه‌ی افکار و نقدهاست. نمی‌شود کاری انجام شود و تولیدی صورت پذیرد اما نقدی بدان نشود! حال چه مثبت چه منفی، چه از جانب دوست چه از جانب دشمن. چندی پیش نسبت به اختلاط و موسیقی به عنوان «سنگریزه‌های حسینیه معلی» نقد نوشته شد و این نهی از منکر از جانب بخشی از بدنه‌ی مومنین قوت گرفت، در مقابل گروه دیگری از جامعه‌ی مومنین، ناقدین را با عناوینی چون «خشک مغز»، تشابه به «اکبر پونزها» و انگ «شیعه‌ی انگلیسی» مورد التفات قرار دادند، گویی به بخشی از ناموس رسانه‌ای دست زده شده است!

مطالعه مطلب « سنگریزه‌های حسینیه معلی»

http://roubesh.ir/post/2006

ماجرا آنجا غم‌انگیزتر شد که برخی از بدنه‌ی رسانه‌ی انقلابی و یا شاید دست‌اندرکاران رسانه ملی! برای تطهیر این سنگریزه‌ها از «کذب رسانه‌ای» استفاده کردند و با عنوان «پاسخ به جو سازی علیه برنامه‌ی خوب معلی» از صحبت‌های آقای مطیعی در فصل قبل استفاده کردند! که متاسفانه آن سخنان ناظر بر آن فصل و دست زدن بود نه اختلاط و موسیقی که این بهره‌مندی را از آن کردند!

بگذریم! عده‌ای از دلسوزان هم داد برآوردند که کار رسانه‌ای، آداب خودش را دارد، سخت است، نمونه نیست و...

اولا برنامه‌ی حسینیه‌ی معلی در فصل قبل در شعبان‌المعظم یک نمونه‌ی عالی از کار رسانه‌ای و حتی تمدنی در نمایش شادی در مومنین ارائه دادند که در مطلب ««حسینه‌ی معلی» پاسخی رسانه‌ای در جهت اثبات قدرت تمدنیِ حاکمیت دین» بدان پرداخته شد. مطالعه‌ی آن

http://roubesh.ir/post/1486

ثانیا الحمدلله در طلیعه‌ی پنجاه‌سالگی انقلاب اسلامی هستیم و از این دست تولیدات به واسطه‌ی فرهنگ کهن ایران بزرگ و فرهنگ منبعث از دین خاتم بسیار است به عنوان مثال:

فیلم اول: دسته‌ای از دختران تازه مکلف شده با چادرهای رنگارنگ همراهِ ضرب‌آهنگ دست با مداحی آقای میثم مطیعی یک محتوای غنی را می‌خوانند:

دخترِ مسلمانِ ایرانم

پیرو اهل‌بیت و قرآنم

...ما دخترای خوب این وطنیم

از خونه‌مون محالِ دل بکنیم

حالا که آسمونه مقصد ما

باید که شیطون رو زمین بزنیم

...من یه روز فلسطینو می‌بینم

من دوستِ دخترای فلسطینم و...

فیلم دوم: نماهنگ «پسراتو ببین»  

عده‌ای از پسران نوجوان با هم هم‌خوانی می‌کنند، جذابیت تصویری این نماهنگ که همراه با موسیقی است اما موسیقی بر متن غلبه ندارد و ضرب‌آهنگ آن ملایم بوده سبب می‌شود مخاطب با آن همراه می‌شود:

...پسرا یک به یک، یک لشکرن

پسرا جون‌فدای رهبرن

...من به رهبرم میگم آقاجون

پسراتو ببین

پشت‌شون به بودن تو گرمه آقاجون

...دشمنت پاشو بذاره کج

من خودم پاهاشو میشکنم

..دشمنت با خودش چی فکر کرده

اینجا ایرانه غلط کرده

...بم اجازه میدی جون فدات باشم

مثل حاج قاسم برات باشم

سن من کمه ولی یک سربازم

قاسم از خودم برات میسازم

فیلم سوم: نماهنگ «جهان پهلوان»

سرود در یک خط داستانی توسط چند نوجوانِ پرهیجان و امروزی، خوانده می‌شود، در این نماهنگ نیز موسیقی وجود دارد اما موسیقی بر متن غالب نیست و کمی رنگ سنتی دارد. در روایت داستانی آن، آرش کمانگیر از آنها می‌خواهد که اسطوره‌ی بعد خود را بشناسد و نام پهلوان آنان را می‌خواهد بداند که جواب می‌شنود:

...که هستیم فرزند ایران پاک

که هستیم عاشق بر این آب و خاک

....به لطف دلیران دوران ما 

نشد یک وجب مرزها جابه‌جا 

....عظیم است تاریخ ایران ما

بلند است فهرست اسطوره‌ها

در این نسل اسطوره‌ی بی‌شکست

ابرمرد ایران سلیمانی‌ است و...

فیلم چهارم: رجزخوانی دختر ایرانی به زبان عبری در «حسینیه معلی» در شعبان امسال است که با عظمت بسیار در چشم می‌نشیند و ظهور زنان مسلمان ایرانی را به رخ جهانیان می‌کشد، حضوری به جا و نقطه‌زن که حتما واهمه در دل دشمن می‌کارد و دشمن را ناامید می‌سازد.

فیلم پنجم: نماهنگ «زیر پرچم ایرانیم»

جمعی از دختران نوجوان دبیرستانی، با رنگ پوشش‌هایشان، زیبایی بصری و هماهنگ با ترانه‌ای که توسط پسران نوجوان خوانده می‌شود، را به تصویر می‌کشانند، این اختلاط، هرچند از مطلوب فاصله دارد اما اختلاط نگران‌کننده در حوزه‌ی رسانه نیست چون حیطه‌ی کاری دو جنس جداست:

تو ای خانه‌ی دلاوران و شیران

خاک تو را چون جان شیرین دوست دارم

دشمن به تو چپ بنگرد، کی گذارم؟

این پنج نمونه، نمونه‌ای از کارهای رسانه‌ای است که قالب‌های متعدد و متنوع سرودی را نشان می‌دهد که نشان از تمدنی بودن فرهنگ و هنر دارد و به واقع سرود با این محتواهای غنی و استفاده از نوجوانان که آینده‌سازان ایران و جهان هستند، یک تبلیغِ تمام‌عیار است مادام که مرزهای تقوا در آن رعایت شود و توجه به اقتضای هر رسانه در آن لحاظ گردد.

براستی در این پنج نمونه که هم تک جنس دختران، تک جنس پسران، موسیقی ملایم، حضور دختران و سرودخوانی پسران بود، مشکلی در جذابیت یا به‌روز نبودن یا عدم توجه به نیازهایی که در نسل امروزی هست، به وجود آمده است؟! که لازم باشد ضرب‌آهنگ‌های تند، پرچم‌گردانی مختلط، سرودهای مختلط متناوب و... پخش گردد؟!