حمید عارفی /بیش از ۲۰ سال است که ترکیه با ساخت سریالهایی در گونههای مختلف چون درام، اکشن، تاریخی، پزشکی، طنز و عاشقانه و فروشهای میلیونیِ آثار به سراسر جهان، همچون کره جنوبی توانسته به معرفی کشور خود بپردازد و از سوی دیگر به اقتصاد رو به زوال خود کمک کند. اما این سریالها بهنوعی تیغ دو لبه هستند چرا که جامعه واقعی ترکیه آن چیزی نیست که در این سریالها به نمایش گذاشته میشود و اغلب این سریالها برای جامعه سنتی ترکیه قابل مشاهده نیست و مخصوص جامعه غربی و غربگرای ترکیه است.
این سریالها با عشقهای مثلثی، شخصیتهای تکراری و کلیشهای و ... نهتنها بار معنایی خاصی ندارند بلکه اکثر آنها باعث فروپاشی خانوادهها خصوصا در ایران شدهاند.
نکته قابل ذکر درمورد این سریالها این است که با وجود نکات منفی اخلاقی، امیدآفرینی و فرزندآوری را تشویق میکنند و پرچم ترکیه در بسیاری از سکانسها دیده میشود. این در حالیست که سریالهای نمایش خانگی ایران فضایی کاملا سیاه علیه کشورمان دارند.
دستهی دیگری از سریالهای ترک به بهانه مبارزه با صوفیان، بخش مذهبی و دیندار ترکیه را هدف گرفته و یک اسلام حداقلی را نماینده اسلام ناب محمدی(ص) معرفی میکنند که با جماعت لائیک ضد دین دوستی و رفاقت دارند و از جماعت مسلمان به اسم فرقه صوفیه فاصله گرفتهاند.
سریالهایی چون «شربت زغال اخته» و «غنچههای سرخ» از این دست سریالهای ضد دین ترکیه هستند، تا جایی که حتی اردوغان درمورد آنها گفته: "سریالهای ما رسما ما ضد دین شدهاند."
بخش دیگری از سریالهای ترکیهای خصوصا سریالهای تاریخی و امنیتی ترکیه در جهت اهداف شوم سیاسی و منطقهای دولت اردوغان عمل میکند. سریالهایی چون «حریم سلطان» و «کوسم سلطان»؛ از جمله این سریالها هستند که افزون بر فضایی آمیخته با خیانت، دروغ و تحریف خصوصا در ارتباط با صفویان و ایران، در بسیاری از موارد باعث ایجاد علاقهی مخاطبان به پادشاهی عثمانی میشوند.
بهعلاوه، دارای گفتگوهایی بین شخصیتهاست که صریحا ادعاهای تجزیهطلبانه در ارتباط با استانهای ایران را بیان میکند.
سریالهای ترکیهای دستهی دیگری هم دارد که در کنار فضای قومگرایی، اسلام متفاوتی را به نسبت سریالی چون «حریم سلطان» به مخاطب ارائه میدهد و مخاطب با شخصیتی چون «عثمان» در سریال «قیام عثمان» نسبت به او و خانوادهاش علاقهمند میشود. جالبتر اینکه عثمان دختری به نام فاطمه داشته است و نوادگان وی سالها بعد به دشمن شیعیان تبدیل شده و جنگ فرسایشی بیهودهای علیه صفویان را آغاز میکنند و به هتک حرمت قبور متبرکه شیعیان در منطقه میپردازند.
در حالی که در صنعت فیلمسازیِ ایران نسبت به گونهی تاریخی بهشدت کمکاری شده است، خصوصا درمورد عصر باشکوه صفویه، به جز سریال «روشنتر از خاموشی» که در ارتباط با زندگی ملاصداری شیرازی و «مهیار عیار» در ارتباط با یک عیار که قبلا راهزن بوده و در همان عصر ملاصدرا زندگی می کرده است، سریالی ساخته نشده است.
غالب سریالها در دوره قاجار ساخته شده است که متاسفانه پشت آن هم عموما دلایل سیاسی و ضد دین و ضد ایران نهفته است.
مسئولان تلویزیون و بهویژه نمایش خانگی بهتر است نگاهی عمیقتر و دقیقتر به سلسلههایی چون صفویه، سلجوقیان و آلبویه داشته باشند و آثاری درخور تولید کنند تا روایت اول این دورههای زمانی به دست مردم همین مرز و بوم باشد، در غیر این صورت غریبهها هر دروغی را وارد واقعیت تاریخ خواهند کرد.