زهرا خندان /به مناسبت پخش پویانمایی توربو از شبکهی نهال در ۲۳ آذر؛ ورود فلسفه به پویانماییها، هنرِ هالیوود است. هالیوودی که باید خدمتگذار مبانیِ تمدن مادی باشد، یله و رها فیلمنامه نمینویسد و نمیسازد. برای حفاظت از نظامِ استکباری لازم است از علم، تکنولوژی و سرمایه استفاده شود وگرنه ظلمِذاتی این نظام یارای همراه کردن مردم را نخواهد داشت. «توربو» حلزونی است رویاپرداز که آرزو دارد قهرمان مسابقات رالی شود و در روند داستان بر حسب حادثهای صاحب «تکنولوژیای» میشود که میتواند با تلاش زیاد به رویایش برسد و «سرمایهی هنگفتی» به افرادی که او را باور کردند، برساند.
یک حلزون که ویژگیِ ذاتیاش، «کُند بودن» است، میتواند در مسابقهی «سرعت» به مقام اول دست یابد! شاید گفته شود رسالتِ این پویانمایی، تلاش برای رسیدن به رویاها باشد اما سوال مهم این است، چطور میتوان برخلاف ویژگیی ذاتی به رویاها رسید؟!
آیا الزام این رسیدن، تلاش بیش از حدِ توان و صرف کردن استعدادها در حیطهای که برای آن ساخته نشده، نیست؟!
چقدر امکان دارد در جامعهی آماری، افرادی یافت شوند که به این موفقیت دست یابند؟ سرانجامِ این نوع پردازش آیا رویاسازی و رویافروشی و به تبع آن نامیدی و یأس نخواهد بود؟
شبیهِ رویای سریعترین بودنِ حلزون که خارج از ویژگیی ذاتی او است را در رویاسازی برای دختران و زنان از سوی تمدن مادی میتوان مشاهده کرد!
تمدن مادی، اولویتش «سودآوریِ سرمایههای مادی» است به تبع آن، کرامت و ارزش افراد به میزان سودآوری مادیشان تعیین میشود، بنابراین «زن ایدهآل» زنی است که صرفهی اقتصادی مادی داشته باشد پس باید وارد بازار کار شود و برای سودآوری بیشتر، تا میتواند در خارج از خانه انرژی صرف کند.
حال فرزندآوری، تربیت فرزند، همسرداری و خانهداری را هم اگر توانست انجام دهد! ویژگیی ذاتی زنان چه در بُعد روانی و چه در بُعد جسمی او را طالب فرزندآوری و تربیت فرزند میکند و مشاغل پر اضطراب و بدون انعطاف برایش مشکلساز است جمع این دو، فشار مضاعفی بر او بار میکند؛ در نتیجه یا حاضر میشود قید فرزند و خانه را بزند که بعدها حسرتش را میچشد و یا هردو را باهم جمع کند که روان و جسمش را تخریب میکند.
حتی اگر بار تربیتی و خانهداری را به مهدکودکها و کمکهای خانه سپرد، استعداد ذاتی عاطفه و محبتی که به صورت فطری در زنان ودیعه گذاشته شده تا بنیان جامعه مستحکم شود و جامعه به سمت تمدن پر نور اسلامی رود، هرز میرود!
فلسفهی کمککننده به تمدن مادی برای رویاسازی این است که تو میتوانی برخلاف ویژگیی ذاتیت، قهرمان شوی! ساختارهای این تمدن با تکنولوژیهایش به کمکت میآید، فقط تو باید «سودآور» باشی.
به دنبال آن فشارهایی که فرد بخاطر عملکردهای خلاف فطرتش انجام میدهد برایش جبرانی به جز فحشای گستردهی جنسی، نوشیدن نوشیدنیهای الکی برای فرار از تعقل و... ندارد و اینگونه میشود که آمار خودکشی در توسعهیافتهترین کشور به ادعای خودشان بالاترین میشود.
والدین گرامی که این پویانمایی را به همراه کودک خود دیدهاند لازم است برای فرزندانشان روشن کنند که اگر خلاف ویژگیهای ذاتی رویایی داشته باشد، بسیار باید زحمت بکشد و چون خلاف ویژگیهایش است قطعاً او را از مسیر سعادت و آرامش دور میسازد، پس بهتر است رویاهایش را مطابق ویژگیهای ذاتی و استعدادهایش انتخاب کند و برای رسیدن به این رویای معقول، تلاشی همچون «توربو» داشته باشد.
سلام خدا قوت
زاویه نگاهتون خیلی خوب بود، دست خانوادهها از تحلیل انیمیشن خالیه، لطفا بیشتر بپردازید