زهرا خندان /رمان‌های «یاستین گوردر» زبان هنر است برای پاسخ به نیازهای انسان امروز برمبنای فلسفه غربی و دین منطبق با عهدین؛ درحالی‌که، محتوای غنیِ موردنیازِ مخاطب جهانی در دین وحیانی و فلسفه‌ی اسلامی نهفته است که هنری در تراز آن ایجاد نشده! «درون یک آیینه، درون یک معما» نام رمانی است که «یاستین گوردر» نویسنده‌ی رمان مشهور «دنیای سوفی» نگاشته است. این کتاب در پی ایجاد نگاهی به مسئله‌ی مرگ و زندگی است که بتواند «نیستی مرگ» که در زندگی مردمان بدونِ وحی جریان دارد را جبران کند و تلاش می‌کند طی گفت‌وگوهایی بین یک دختر نوجوان سرطانی و در حال مرگ با فرشته پاسدار بیماران، رابطه‌ای بین زمین و آسمان بزند و معنای زندگی را از دل مرگ بازیابد.

تلاش قابل ستایشی که با قلم جذاب و سوالات جسورانه در به چالش کشاندن فلسفه خلقت، نمایش خروج از جسم، اولویت دادن به روح و تلفیق آموزه‌های عهدِین و فلسفه غربی، راهی نو در اختیار انسان مدرنِ منهای وحی می‌گذارد تا شاید به واسطه رنجِ ناشی از خودآگاهی، با مرگ کنار بیاید و جاودانگی را فرا از جسم رنجور بازیابد و معنایی برای زندگی‌اش یابد.

اما تلاشی که در حد آموزه‌های تحریفی عهدین و فلسفه‌ی تجربی غربی باشد نتیجه‌اش، نگاه غلط به آفرینش و نحوه‌ی هبوط حضرت آدم و حوا می‌شود، و خدایی را به نمایش می‌گذارد که نسبت به فلسفه‌ی آفرینشش حساس است که اجازه‌ی انتقاد به فلسفه‌ی آفرینشش را نمی‌دهد. او آنقدر از آفرینش خسته شده که مجبور به استراحت شده و دیگر حوصله‌ای برای خلق احسن نداشته! خدایی که عاجز از اصلاح نظام آفرینش است و البته، نسبت به آفریده‌هایش هم فهم کاملی ندارد! عیسی‌ که از تَرک خدا شاکی‌ست و همین جمله را دلیلی بر شاکی بودن خدا از خودش برداشت می‌کند! فرشتگانی که حسادت می‌کنند و...

به‌نظر نمی‌توان به نویسنده ایراد گرفت چون اطلاعاتش در همین حد است!

نکته جالب‌ آنجاست که این موضوع آنچنان برای مردم جهان ضروری است که فیلمی به همین نام در سال ۲۰۰۸ در نرروژ ساخته شد. باید از هنری نالید که با وجود محتوای بسیار غنی که از یک بنیان وحیانیِ آخرالزمانی برخوردار است که تمام استعدادها را تا آخرالزمان می‌شناسد و رشدشان را مدنظر دارد؛ و از تفکر و عقلی برخوردار است که سبب پرورش درست می‌شود و تخیلی که می‌تواند مسئولیت بیان این محتواها به جهان تشنه‌ی امروز را بر عهده بگیرد.

برای یک انسان، مرگ، رنج‌آور است مگر آنکه بداند مرگ، نیستی نیست بلکه هجرتی است به منزل ابدی که با اعمال در دنیا ساخته می‌شود و همین نگاه به مرگ و معاد، سبک زندگی‌ای برایش می‌آورد که عملش را پایان نمی‌بیند بلکه آغازی تا بی‌نهایت می‌یابد!

خدایی است که نظامش به احسن وجه آفریده شده و تمام وجوهات و آفریده‌هایش خیر محض است، خدایی که رحمتش بر غضبش پیشی دارد! قادر مطلق است، عالم مطلق است و احاطه‌ی کامل دارد. محتوای قرآنی و دعای جوشن کبیر آنچنان غنی است که اگر امثال «یاستین گوردر» بدان دست می‌یافت، احتمالا اکنون با رمان‌های مختلفی روبه‌رو بودیم که نیاز انسان گمشده‌ی امروزی است. تبدیل این رمان به فیلم با محوریتِ یک نوجوان همراه با محتوای فلسفی_دینی، برای سازمان‌های سینمایی و نهادهای فرهنگی کشور تلنگری است تا شاید به حرکتی در تراز محتوای غنی دینی_فلسفی ما بینجامد.