عالیه بهرامزاد /رسانهی تراز انقلاب اسلامی، باید همواره درصدد باشد تا برخلاف فضای حاکم بر صنعت قهرمانسازیِ فانتزیِ غرب، قهرمانان واقعی را برای عموم به تصویر بکشد؛ الگوهای واقعی که به مخاطب حس سلحشوری و افتخار را القا کنند. ضرورتی که در حوادث فتنهی سال گذشته و سوءاستفاده از برخی مردم کردستان جای خالیاش بسیار حس شد.
امروز رسانه ملی به سراغ یک قهرمان از صدها قهرمان کُرد رفته است. "سنجرخان وزیری"؛ هم دورهی میرزاکوچک خان، مردی که در برابر استبداد خوانین ظالم و حتی رضاخان و استعمارگران روس میایستد و سرانجام در این مسیر فدا میشود.
سریال، صحنه هایی ناب از جنگاوری و رزم مردم کردستان را به تصویر میکشد؛ تصویری که رضاخان را مایوسانه به تهران برمیگرداند و فرمانده روس را یک مغلوب تمام عیار در برابر اتحاد خوانین محلی همپیمان سنجرخان نشان میدهد؛ همچنین افراد زبون، خودفروخته و حسودی در نقشهای مختلف از سودابه و اسد گرفته تا آصف و شریفالدوله و خلیل که بخشی از تاریخ آموزنده نهچندان دور ماست را به تصویر میکشد.
"سنجرخان" نه افسانه جومونگ است و نه یانگوم و نه سایر سریالهای رنگارنگ افسانهای کرهای... بلکه تصویریست از داستان واقعی رشادت ایرانی.
صد افسوس در مقابل داستانپردازی زیبای سریالهای کرهای که افسانههای خود را با صحنهپردازی و داستانسرایی به صورت باورپذیر به خورد مخاطب میدهند، هنوز سریالهای ما دستمایههای داستانی نغز خود را دستِ کم میگیرند و آنچنان که باید و شاید مورد پردازش قرار نمیدهند.
چه خوب میشد اگر در این سریال از گویش زیبای کردی استفاده میشد، چند بازیگر اصلی زبدهتر انتخاب میشدند و کمی رنگ به صحنهها میپاشیدند. با این حال کار محمدحسین لطیفی و گروه سازنده "سنجرخان" با وجود ضعفهای موردی، قابل تحسین است. چه در به نمایش درآوردن غنای فرهنگی کردستان و چه نمایش غیرت و فداکاری اهالی این خطه.
امیدواریم این آغازی باشد بر معرفی قهرمانهای سایر اقوام و بازنمایی هنرمندانه هویت ارزشمند ایرانی.