معصومه عمرانی /اولین جشنواره فرهنگی-اقتصادی پیام‌های بازرگانی؛ با شعارِ "ابزارِ بازاریابی و تبلیغ رسانه ملی، در خدمت پیشرفت هویت‌محورِ عدالت‌گسترِ ایران اسلامی"!؟!! این شعار و رویداد همان‌قدر به هم مرتبط هستند که گودرز و شقایق!!!

پیشرفت

هویت‌

عدالت

ایرانِ اسلامی...

مفاهیمی هستند که پیام‌های تبلیغاتی حتی اگر بخواهند هم نمی‌توانند با آن سر دوستی داشته باشند.

نمی‌توان منکر این شد که معرفی کالاهای تولید شده در داخل، منجر به شناخت «مصرف‌کننده هدف» از آن شده و رونق اقتصادی به دنبال خواهد داشت، اما آیا آگهی‌های بازرگانی به‌دنبال محقق شدن این هدف هستند؟ اصل و اساس تبلیغات، مصرف‌گرایی و ایجاد نیاز کاذب در مخاطب است. پیام‌های رنگارنگ به‌حدی مخاطب را مشغول و سرگرم مسائل بی‌اهمیت کرده و اولویت‌ها را در نگاه او جابه‌جا می‌کند که اساسا مجالی برای فکر کردن به پیشرفت باقی نخواهد ماند؛ درواقع با تغییر اولویت‌ها پیشرفت را ارتقاء سطح مادی زندگی و زرق و برق آن تعریف می‌کند، تا جایی که مخاطب به آنجا می‌رسد که صرفِ استفاده از یک برند، فارغ از کیفیت و تناسب آن با نیاز وی برایش ارزش محسوب می‌شود!

پیام‌های بازرگانی شاید به‌نسبت برنامه‌ها زمان کمتری را به خود اختصاص دهند اما به دلیل ماهیت‌شان اثرگذاری عمیقی در مخاطب دارند. به‌ویژه در چند سال اخیر مضامین و ساختار پیام‌ها و رفتار و پوشش افراد در آن به سمتی رفته که هیچ تناسبی با هویت ایرانی-اسلامی ندارد.

استفاده از زنان برای جذب مخاطب، نوع پوشش و آرایش، ترویج مصرف‌گرایی، ایجاد طمع و ولع خرید در مخاطب با وعده جایزه، نمایش زندگی‌های مجلل، کالاهای لوکس و عدم صداقت در تبلیغ کالا نمونه‌ای از هجمه پیام‌های بازرگانی به هویت ایرانی-اسلامی‌ست. متاسفانه در تبلیغات تنها و تنها یک موضوع اصالت دارد و آن فروش بیشتر است، حتی اگر به‌قیمت ایجاد و یا تقویت فرهنگ غلطی همچون اولویت زیبایی در ازدواج باشد.

نمایش انواع غذاهای گران‌قیمتِ کمتر در دسترس، استفاده از کودکان برای تهییج مخاطب کودک که درکی از شرایط ندارد و تنها شوق رسیدن به محصول در او ایجاد می‌شود و شرمندگی پدران چه تناسبی با عدالت دارد؟ کمی که بخواهیم منصف باشیم تبلیغ شهرها و سراها و هایپرها و مهدها هم علاوه بر تمام مضرات گفته‌شده، ناعادلانه موجب کم‌رونق شدن کسب کاسبان خرد خواهد شد.

بابایی، مدیرکل بازرگانی سازمان صداوسیما گفته: "«ستایش و حمایت از سبک زندگی ایرانی اسلامی، ساده‌زیستی، قناعت و نکوهش تجمل‌گرایی و تبختر، ترویج الگوی صحیح مصرف، ترویج فرزندآوری، ستایش و حمایت از زن تراز و حمایت از نمایش زیبایی‌های فرهنگی و توسعه ایران» به عنوان ملاک‌‌های ارزیابی و داوری آثار مورد استفاده قرار گرفته‌اند."

آقای بابایی! تابحال پای پیام‌های بازرگانی نشسته‌اید؟ تک‌تک محورهایی که آن را ملاک ارزیابی آثار معرفی کرده‌اید ارزش‌هایی‌ست که پیام‌های بازرگانی ناجوانمردانه به آن تاخته است. کدام سبک زندگی ایرانی؟ لابد همین‌که یک خانواده در منزل آن‌چنانی‌شان سر میز در ظروف لوکس با انواع دسر و نوشیدنی قرمه‌سبزی میل می‌کنند نمایش سبک زندگی ایرانی‌ست!

یا مثلا برنده شدن مبلغ بیشتر با تعداد فرزند بیشتر در رقابت خرید از فلان فروشگاه را ترویج فرزندآوری میدانید! زن تراز؟! نکوهش تجمل‌گرایی؟!! و...

این نطقِ جنابتان بیشتر شبیه یک پارادوکس مضحکِ دردآور است. بماند که اساسا رسانه ملی جای تبلیغات نیست و مطلوب واقعی حذف آگهی‌های بازرگانی از رسانه ملی‌ست. اما فعلا سوال اینجاست که متولیان امر با چه رویی چنین شعاری برای این جشنواره انتخاب کرده‌اند؟!؟