زهرا خندان/بیاعتبارسازی رسانهی ملی، جاهلانه یا عامدانه!؟!
حفظ اعتبار رسانه ملی برای فرهنگسازی و اثرگذاری در شرایط بحرانی ضروری است.
اما متاسفانه خارجنشینانِ وابسته، بهدنبال مهمترین وظیفهشان یعنی کاهش اقتدار نظام، چارهی کار را در بیاعتبارسازی تریبون رسمی آن میدانند. در این میان عدهای با وجود دریافت حقوق از صداوسیما، مهرههایی مهم برای این وظیفهی رسانههای معاند هستند.
دادنِ بودجه کلان به فردی که میل به عدم همکاری با رسانه ملی را علنی کرده چه معنایی دارد؟
دادن موقعیت اجرا و دستمزد کلان، به سلبریتیای که رسانهی ملی را میلی خطاب میکند و از قضا اجرای خوبی هم ندارد، با چه بینشی قابل توجیه است؟
دعوت از بازیگرِ درجه چندمی که در تریبون شبکهی اجتماعیاش بارها به رسانه ملی تاخته و بالاتر از آن، ایران را جایی برای نفس کشیدن نمیداند و هوای مهاجرت در سر دارد، بر اساس چه تدبیری بوده است؟ تشویق به رقصیدن از جانب متخصصی در برنامهای بر چه مبنایی صورت گرفته؟ آن متخصص، غلطِ رسانهای کرده اما غلطتر عذرخواهی مضحک مجری است که با بیانی که نشان از عدم شناخت مخاطب و فضای رسانههای جمعی دارد، به دوقطبی شدن اقشار مردم دامن میزند...
قطعا همه این اتفاقات در ذیل مدیریتی رخ داده است؛ احتمال دارد آن مدیر جاهل باشد که دراینصورت نیاز به آگاهسازی دارد؛ آنهم نه فقط از جانب مشفقین بلکه از جانب قوهی قضائیه تا بداند در صورت تکرار، تبعات کارش دامنش را خواهد گرفت.
با اینحال تکرار قضایا احتمال عامدانه بودن آنها را قوت میبخشد، که در این صورت باید با عاملانِ آن برخورد جدی صورت گیرد؛ زیرا حفظ اعتبار رسانهی ملی در شرایط بحرانیِ هجوم هجمههای امنیتی-رسانهای علیه نظام، از اوجب واجبات است.
روبش را در پیامرسانهای بله، ایتا، سروش، روبیکا دنبال کنید.
@irwipe