سازمان هنری رسانه ای اوج با یازده فیلم در جشنواره «سینما حقیقت» حضور داشت. فیلمهایی که انتظار میرود هرکدام یک سروگردن از فیلمهای موجود و مستقل بالاتر باشد، مستندهایی که بتواند مسائل جامعه را بیرون کشیده، حلاجی کند و در حد قوارهی خود، راهحل ارائه نماید یا مستندهای پژوهشی_گزارشی باشد که دست برتر را در جنگ روایتها داشته باشد، همچنین فیلمهای روایت اول در بسیاری از موضوعات مهم و اساسی را تولید کند.
در بین یازده فیلم سازمان اوج در جشنواره، فیلمهایی مانند «ناقوس دریا» درباره صیادانی است که در کمین دزدان دریایی سومالی افتادهاند، فیلم «ریتم کند» در مورد نیازهای جنسی و عاطفی افراد معلول است و مستند «سرباز شماره صفر» بهعنوان برنده جایزه شهید آوینی؛ داستان جانبازی است که خود و همسرش بیمارند و حکومت هیچ حمایتی از او نمیکند تا نهایتا با پایانی تلخ ابراز پشیمانی از گذشته کند. فیلم «خلیفه قاسم» نیز تنها روایت مشکلات یک افغان در ایران است.
تولید فیلمهایی مانند «شیرینی فروش» و حتی «موذی» هم با وجود مسئله داشتن، نیازی به حمایت سازمان اوج نداشتند. فیلم «ننه مخمل» نیز که زنی سخت کوش را روایت کرد چیزی در چنته نداشت و مشخص نبود بدنبال چیست؟! تنها، نمایش اختلاف و نارضایتی مادرش و گلایههای «مخمل» از مادر و فرزندان، کفه سختکوشی و تلاشش را نیز سبک کرد!
درحالیکه در اوضاع کنونی تعداد بسیار زیادی از موضوعات مهم و اساسی گذشته و حال وجود دارند که نیاز به ورود جسورانه و قوی سازمان اوج دارند. حضور اوج با چنین فیلمهایی ″ناامید کنندهست″ و شائبه ″سوءمدیریت″ یا ″ناآگاهی و نابلد″ بودن در اختصاص حمایت مادی، همچنین بیاطلاعی از فضای رسانهای را قوت میبخشد.
سازمان اوج باید ضمن به کارگیری مدیران ″متعهد و باسواد″ و ارتقای آنان در حین کار، برای تربیت افراد دغدغهمند و قوی و حمایت از آنان برنامه جامعی در نظر گیرد و ماموریتهای کلان برای «پروژههای راهبردی و مهم» تعریف کند.
این سازمان اگر بتواند ″روایتهای اول قوی″ را تولید کند، یا تولیدات به مراتب بهتری از رسانههای بیگانه برای ″خنثی کردن تحریفات″ آنان داشته باشد حرفی برای گفتن خواهد داشت؛ در غیر این صورت مانند ساختارهای دیگر کارایی لازم را نخواهد داشت و در وضع موجود حل خواهد شد.