زهرا خندان / تعصب اطلاعاتی و محاصرهی اخبار در سلبریتیها، روزبهروز عیانتر میشود و جهلِ این جماعت را بیش از پیش، مرکب میکند.
جهلی که جاهل، خود را آگاه میپندارد، به این علت است که سلبریتیها نه تنها در همهچیز نظر دارند بلکه با مانور احمقانهی دستهجمعیشان میپندارند، دغدغهها و نظراتشان، نظرات مردم است و گروهی که نظر مخالف میدهند، مردم نیستند.
نمونهی آشکار تعصب اطلاعاتی آنها، مرگ «فیروز نادری» است، دانشمندی ایرانی که در خدمت ناسا بود و شناخت مردم و البته سلبریتی ها نسبت به او نه به علمش برمیگردد و نه به عینی شدن خدماتش برای مردم، بلکه به «اظهارات نفرت پراکنانه» او در مصاحبه با رسانهای برمیگردد که در آن بعد از آنکه تاکید کرد «دین و مذهب» را قبول ندارد و بهشت و جهنم را حقیقی نمیداند، میخواست آخوندها را به زحل بفرستد تا جهنم را درک کنند!
مراحل اظهارنظر یک سلبریتی نسبت به مرگ ایشان چه بوده؟!
در اقدام اول نگاه کرده ببیند رسانههای متبوعش (مورد تبعیت او) چه نوشتهاند!
در اقدام بعد باید ببیند سایر سلبریتیهای پیشگام مانند آن و این چه نوشتهاند!
در گام انتهایی با زدن یک استوری واکنشی انقلابی از خود نشان داده است!
اینگونه میشود که اکثر سلبریتیها استوری میزنند از روحت شاد گرفته تا خطاب کردن او به عنوان چهرهی مردمی!!
اما به چه چهرهای مردمی گفته میشود؟
فردی که انتهای آرزو و همتش این باشد که عدهای از مردمش را به زحل بفرستد، عدهای که با خانوادههایشان که حتما متفاوت از این مرد فکر میکنند بعلاوه دوستدارانشان، از همین مردم هستند.
پس آقای مجری سابق رسانهی ملی که شاید در آیندهای نزدیک، سابق هم نباشید و دوباره به رسانه برگردید، این اوج حماقت است که این فرد را مردمی بخوانید!
و البته حماقت بیشتر از آنِ رسانهی منتسب به جمهوری اسلامی ایران است که دوباره تو را به خدمت بگیرد!
استفاده از گزارهی روحت شاد، برای برخی سلبریتیها، کلیشه است، چرا کلیشه؟ چون روحت شاد دارای یک عقبهی اعتقادی و باورهای معادمحوری است! نه برای کسی که خودش در هنگامهی زندگیاش آن عقبه را ندارد و باورهای معادمحورانه را به تمسخر میکشاند!
اگر یک قلب سیاه میگذاشتید، کفایت میکرد.