بازی مرکب مدتیست که بر سر زبانها افتاده و نقل محافل شده، تحلیلها حکایت از بازخورد مثبت مجموعه محبوبِ نتلفلیکس به کارگردانی «هوانگ دونگ هیوک» کرهای دارد. بسیاری نگاه مثبت به این سریال دارند و آن را در ضدیت با سرمایهداری و جانبداری از حق فقرا و ضعیفان جامعه تحلیل میکنند، اما باید دید مضمون سریال همراهی با فقرای جامعه و بلکه جهان و هجمه به ثروتمندان است یا حرف دیگری دارد.
در بازی مرکب، ۴۵۶ نفر از افراد بدهکار و فقیر جامعه کره جنوبی در جزیرهای ناشناخته جمع میشوند تا برای برنده شدن در بازی مرگبار و دریافت جایزهای هنگفت، رقابت کنند.
این سریال پر سر و صدا دارای جزئیات بسیاری است، از صحنه ابتدایی فیلم، نحوه انتخاب بازیکنان، مکان ساده و رنگارنگ بازی، نحوه پوشش بازیکنان، کارکنان، فرمانده و مهمانان ویژه بازیها، شخصیتهای انتخاب شده تا صحنه انتهای فیلم و حتی شرایط کشور و مردم کره جنوبی که هر یک از این موارد میتواند موضوعی برای بحث راجع به این فیلم باشد.
اما آنچه در این میان مهم به نظر میرسد؛ بررسی موضع فیلم نسبت به سرمایهداری و همچنین نمادسازی در سریال است.
کارگردان، با انتخاب بازیکنان از اقشار مختلف مردم، نمونه کوچکتری از جامعه پیرامون را در جزیره ایجاد میکند و در واقع بازیکنان، محل بازیها و کارکنان که در کسوت حاکمیتند، نمادی از جامعه بیرونی است؛ و تنها مناسبات بین افراد بهگونهای شفافتر و عیانتر تصویر میشود.
بازیهای مرگبار توسط پیرمردی به نام «ایل نام» طراحی شده تا زندگیاش را از یکنواختی خارج کند. ایل در برخی زبانها از جمله زبان عبری به معنی «خدا» است. او خالق بازیهاست و جامعه نمادینی که در آن بازیکنان با اختیار خود در آن حضور دارند و بازی میکنند را اداره میکند. جنگ برای بقا یا مرگ بازیکنان، اسبابِ سرگرمی و خوشگذرانی و قمار و شرطبندی ایل و سپس دوستان ثروتمندش است.
جالب آنکه در جامعهی بازیکنان، افراد با ادیان و فرق مسیحی، مسلمانِ شیعی، بودایی و آتئیست و.. وجود دارد اما کسی یهودی نیست...
بازیهای ساده و در عین حال مرگبارِ سریال بازی مرکب، در شش مرحله طراحی شدهاند و همانطور که در سریال نیز توسط بازیکن مسیحی اشاره میشود ″شش″ عدد مقدسی است و خداوند در شش روز جهان را خلق کرده است. از طرفی در انتهای سریال نیز برنده بازی؛ «سونگ گی هون» که از شواهد موجود پسر ایل است، به ″طبقه هفتم″ ساختمانی دعوت میشود که ایل نام در آنجا حضور دارد و از بالا ″خداگونه″ بیرون را تماشا میکند.
از سویی دیگر، جامعهای که در بازی مرکب خلق شده مبتنی بر فردمحوری است؛ آسیبی که در جهان کنونی نیز دامنگیر بشریت است.
در طول بازیها بازیکنان خواه یا ناخواه مجبوراند به منفعت شخصی عمل کنند نه منافع جمع و اجتماع؛ اگرچه در برخی بازی های مانند طناب کشی که بازی گروهیست منفعت گروه مهم است؛ اما به صورت کلی فردمحوری و اصالت فرد، اصل حاکم بر بازیست و بازیکنان در جنگ بقا و برای تصاحب جایزه ناگزیر به رعایت این اصل میشوند. کشتن و قربانی کردن دیگران، خیانت، دروغ، حیلهگری، جنایت و هر رذیلت دیگری که در جامعه بیرونِ بازی وجود دارد، در این مکان نیز بدون دخالت مسئولان مکان، مجاز است.
اگرچه این رفتارها همانطور که در سریال نمایش داده شد، در جامعه نیز نمود دارد و ذهن مخاطب را دچار چالش میکند اما پذیرش اینکه مقصود کارگردان از نمایش آسیبها و تصویری که ارائه داده، صرفا تلنگریست، کمی دشوار است!
به نظر میرسد هدف بالاتر و فراتر از دادنِ درس اخلاق است و معنای دیگری از آن استنباط میشود...
در سریال بازی مرکب جامعهای که نمایش داده میشود نمادی از جامعه بیرونیست. جامعهای که خداوند آن را خلق کرده و با این قواعد مدیریت میکند. در این جامعه داروینیسم نمود دارد و مناسبات بین انسانها عریانتر و مملو از خشونت نمایش داده شده است.
در طول بازیها تمامی افراد که هر کدام نمادی از طیفهای بشریست توسط دیگران حذف میشوند و یا از بین میروند؛ افراد نخبه و سادهلوح و صاحب حرفه، نمادهای خشونت و پورن و افراد ضعیف و حتی دیندار و...، تا در پایان «گی هون» بهعنوان فرد اخلاقمدار که یک «بودایی» است قهرمان داستان معرفی شود. قهرمانی که در فیلمها و سریالها کمتر شاهدش بودیم.
در این بازیها، افراد ثروتمند که هر کدام نقاب بر چهره دارند به مکان بازیها دعوت شدهاند تا در حکم مهمان، جنگ بقای فقرا و ضعیفان را از پشت مانیتورها تماشا کنند. آنان نقشی در اداره بازی ندارند و تنها خوشگذرانی و قمار میکنند، حاکمیت بازی بر عهده «ایل نام» و کارکنان اوست بنابراین اگر بازخواست و اعتراضی باشد از حاکمیت اصلی این جامعه دوقطبی است و نه مهمانان ثروتمندش که تنها تماشاگرند!! و البته مهمانان ویژه در حاشیه امنِ اتفاقاتی که کارگردان برای بازیکنان و همچنین گردانندگان بازیها و نحوه اداره آنان، تدارک دیده، قرار میگیرند و در چشم مخاطب بروز کمتری دارند.
بنابراین به نظر میرسد بازی مرکب درصدد نقد و اعتراض به سرمایهداری و ثروتمندان نیست و حتی با هوشمندی آنان را توجیه نیز کرده است.