زهرا خندان / «حسینه‌ی معلی» با نمایش حب اهل‌بیت علیهم‌السلام در ملل مختلف و نمایش رسانه‌ای ظرفیت کلان این حب، خارِ چشم دشمن و گامی بلند به سوی رسانه‌‌ی توحیدی است. «حسینه‌ی معلی» توانسته است خود را به عنوان یک رسانه‌ی موفق بر مدار تبلیغ معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام و تلفیق شور و شعور معرفی کند. گام اول برداشته شد و نشان داد، می‌توان فرهنگِ تاریخی و تمدنی را وارد عرصه‌ی دیجیتالی کرد و نویدِ نگرش عمیق راهبردی سازندگانش را بدهد.

اما در گام دوم باید اصولی‌تر اقدام کند! باید حدودِ معارفی را جدی‌تر بگیرد و تقوا را در عرصه‌ی رسانه ظاهر نماید، تقوایی که از این رسانه با این نام، انتظار می‌رود، زیرا که آن نام، اقتضا می‌کند «حدود الهی» جدی گرفته شود و اگر از این تقوا فاصله بگیرد و با ذائقه‌های عرفی به خود رنگ بزند، هم طعنه‌ی دشمن را برای خود می‌خرد و هم گله‌ی دوست را!

چندصباحی است که جمع‌خوانی آنهم به صورت مختلط رواج یافته است! از سلام فرمانده بگیر تا گروه نجم‌الثاقب، از کرور کرور نماهنگ‌های مذهبی و انقلابی در رسانه‌ی ملی و فضای مجازی!

درست است که ما شُسته و رفته‌اش را در خروجی می‌بینیم، کودکان و نوجوانانی که درست و به جا کنار هم ایستاده‌اند و سرودی شوری و شعوری در مدح و ثنای اهل‌بیت‌علیهم‌السلام می‌خوانند! اما آیا بدین اندیشیده‌ایم که برای این خروجی چه زمان‌هایی لازم است که این گروه نوجوان کنار هم قرار بگیرند و این محیط مختلط برایشان عادی شود و البته چه محبت‌هایی ردوبدل شود؟!

اوج اختلاط را در سرود «بابا حیدر» از گروه «نجم‌الثاقب» می‌توان یافت که آن همه زیبایی محتوا را تحت‌شعاع قرار می‌دهد و البته اختلاط گروه «رهپویان حرم استان اصفهان» و ضرب‌آهنگ دست و بدن دختران در حسینیه معلی نیز در درجه‌ی کمتر مانند آن می‌نمود! در اجرای گروه «ضحی استان گیلان» بلند کردن بیرق‌ها توسط دختران و پسران همراه هم یک خط‌شکنی جدید رسانه‌ای در ذائقه‌ی متدینین می‌توان شمرد!

از این بگذریم آنقدر در برخی سرودها ضرب‌آهنگ، بر محتوا غالب می‌شود و حرکات موزون به دست زدن افزوده می‌شود که شنونده باید با فشار مضاعف سعی کند، محتوا را فهم کند! شاید دلیلی که «داوران حسینیه معلی» آنقدر به محتوای خوب این جمع‌خوانی‌های مختلط می‌پردازند همین باشد که حق می‌دهند در این ضرب‌آهنگ شنونده، محتوا را نشنیده باشد.

از نظر مراجع تقلید و حکم شرعی، این اختلاط‌ها اشکالی ندارد مادام که مفسده‌ای بر آن مترتب نشود و فهم حرام و حلال، به تشخیص فرد است! اما این مفسده را اگر ذائقه‌سازی عرفی فهم کنیم که سبب شده است طی چندسال اخیر تعداد جمع‌خوانی مختلط زیاد و زیادتر شود و ریتم بر محتوا غالب شود شاید این مفسده را اولی‌تر از مفسده‌ی فردی فهم کنیم، آنهم در قامت رسانه‌ای چون «حسینه‌ی معلی».

براستی چگونه می‌توان فرق این نوع اختلاط را با اختلاط‌های مفسده‌آور برای عرف مردم تبیین کرد؟ آیا می‌توان یقین داشت که این اختلاط‌ها اگر ادامه یابد و ذائقه‌ها را همراه سازد به آن اختلاط‌های مفسده‌آور کشیده نشود؟ حتی اگر هم مفسده نداشته باشد یقینا زمینه‌ی فساد را به همراه دارد، نمونه‌های عینی‌ش مشاهده شده است.

براستی این همراهی عجیب موسیقی و ریتم با سرودها را چگونه می‌توان یقین دانست که ذائقه‌ها را تغییر نمی‌دهد؟ چگونه می‌توان تمییز بین غنا و غیر آن را برای عرف تبیین کرد وقتی که به این گستردگی در رسانه آنهم رسانه‌هایی که خود را منتسب به فقه می‌کنند، یافت می‌شود؟!

حال که حسینه‌ی معلی گام اول را درست و دقیق برداشته است، بهتر است این حدود را درنظر بگیرد تا بتواند به نقش راهبردی خود در گرایش دل‌ها و امت‌ها مؤثر واقع شود.

در این فصل همچون فصل‌های گذشته‌ی «حسینه‌ی معلی» راهبردِ این رسانه به قدری دقیق است که توانسته فریاد مبتذلی چون بی‌بی‌سی فارسی را دربیاورد اما رمز این فریادها را می‌توان قسمتی را در خوانش مدح توسط ملل مختلف چون پاکستان، اندونزی، کویت و... یافت که نمایشگر تشابه فرهنگی بین مللی است که اگر همراه هم شوند، قادر خواهند بود آرمان‌های انقلاب اسلامی را عالم‌گیر کنند، قسمت دیگرش در ایجاد شور و شعف در خانواده‌ها، ایجاد انگیزه در ترغیب افراد جهت مدح‌خوانی و مداح شدن یافت، ابتکار جالب در این فصل را می‌توان مدح‌خوانی «رسول مهربانی» شمرد، فردی که دارای ریشه‌های عمیق شناختی است که بعد از گزارش دلنشین‌ش دارای محبوبیت اجتماعی گشته و این مدح‌خوانی و نوع حضورش قاعدتا ذائقه‌ساز به سمت خوبی‌ها خواهد بود.