رضا قریبی /فیلم آنتیک از فیلمهاییست که در سالهای اخیر به کارگردانی هادی نائیجی، تهیهکنندگی محمود بابایی و نویسندگی حسین حسنی و مسعود مرعشی ساخته شده و در جشنواره امسال به نمایش درآمد. فیلم کمدی ضعیفی که سعی کرده به هر شکل ممکن و مرسوم فیلمهای مثلا طنز، با استفاده از اصطلاحات رکیک و زشت، مخاطب را به خنده آورد!
این فیلم، داستان دو نفر را روایت میکند که بهصورت زیرزمینی در کار خرید و فروش آنتیک هستند و برای پنهان کردن کتیبهای که از خانه یک طاغوتی دزدیدهاند، قبری خالی را به عنوان فردی مقدس جا میزنند و در جریان فیلم روایتهای شفا گرفتن دروغین و داستانهایی از این دست را شاهد هستیم.
این فیلم که بر حسب شنیدهها محمد امامی سرمایهگذارش بوده، بازی تکراری پژمان جمشیدی ملغمهای از «زیرخاکی» جلیل سامان و بهشکلی یادآور فیلم «مارمولک» است، اما به هیچ عنوان قابل مقایسه با این آثار نیست و سطح بسیار نازلی دارد.
آنتیک در قالب طنز که به ظاهر خرافه است به مسئله «امامزادگان بدون سند» میپردازد. هرچند در بعضی بخشها ممکن است اشارات درستی داشته باشد، اما هزینه-فایده و برآیند آن بهگونهای است که ضرر آن بیشتر از فایده آن است، چرا که به باورها و اعتقادات مردم ضربه میزند و این خطرناک است! به ویژه که پایانبندی نادرست فیلم و تجویز نسخه باستانگرایی بجای آنچه این فیلم آن را خرافه نامیده نیز در ظرف زمانی کنونی و از هر سویی به گوش میرسد. دستگیری خلافکاران در انتهای فیلم نیز قطعا نمیتواند اثر منفی آن را پوشش دهد.
اصل پرداختن به موضوع خرافات شائبهای ندارد اما نوع پرداخت و حرف زدن راجع به آن مهم است.
بصورت کلی اگر بخواهیم به یک پدیده دینی و مذهبی بپردازیم باید خیلی با ظرافت به آن ساحت ورود کنیم و این حوزه را مورد واکاوی قرار دهیم. ورود صریح اینچنینی به موضوع مانند فیلم آنتیک، نهتنها درست نیست، بلکه آسیبزا هم هست! به خصوص که در دورهای هستیم که ناجوانمردانه و از هر سو به ارزشهای دینی حمله میشود.
نکته مهم دیگری که در رابطه با فیلم وجود دارد و میتوان آن را از مهمترین مسائل فیلم دانست و سازندگان آنتیک باید به آن پاسخ دهند، این است که چرا زمان روایت فیلم با آزادی زندانیان سیاسی پس از انقلاب مصادف شده است؟
خرافات و سوءاستفاده از آن، مسئلهای تاریخی است، چرا زمانی پیش از انقلاب یا دهههای اخیر بستر روایت آن قرار نگرفت؟ آیا غیر از این است که قصد سازندگان از این همزمانی، نسبت دادن اینگونه آسیبها به انقلاب اسلامی است؟!
از طرفی طرح مسئله گروهک فرقان و اکبر گودرزی چه ارتباطی با موضوع فیلم دارد؟!!
جای تعجب دارد که آقای بابایی با سابقه روشن پدرشان در دفاع مقدس و تالیف کتب دفاع مقدس، به ساخت چنین فیلمی تن داده است!
علاوه بر موضوع اصلی، فیلم هجمهای هم به نیروهای کمیته انقلاب وارد کرده و آنها را سادهلوح نشان داده است تا دین خود را به جشنواره فجر ادا کرده باشد! و عجیب آنکه چرا چنین فیلمی باید به جشنواره راه یابد!