زهرا خندان /پیروزی انقلاب اسلامی، نویدبخش پرچمداری توحید در جهان بود و استمرار این پیروزی با نظام «جمهوری اسلامی ایران» باید این پرچمداری را تثبیت کند. این حکومت طبق سیره حضرت رسول بنا شده و بنا دارد مردم را «برای اهدافی بالاتر از حتی آزادی و عدالت و رفاه، (عین صاد)» برساند. آن هم چیزی نیست جز رشد; در اندیشه استاد صفایی حائری رشد، یعنی جهت دادن به استعدادهای تکاملیافتهی انسان. در نظام توحیدی، از انبیا و اولیا گرفته تا کارگزاران حکومتهای منتسب به آنان، بدنبال ایجاد رشد در انسانها هستند و رشد حاصل نمیشود مگر با رشد تفکر و تعقل و شناخت مردم و این مسیر طی نخواهد شد مگر با انتخاب هر انسان.
در نظام توحیدی، مسخ انسان، جای ندارد، پس برای رسیدن به پیروزی در نظام توحیدی این حق وجود ندارد که با ایجاد شور یا تخدیر یا اطلاعات زیاد و تلفیقی از حق و باطل، مردم را به آن سمتی که میخواهد متمایل کند. چون وسیله به اندازهی هدف در نظام توحیدی مهم است و نباید از وسایلی بهره برد که عقل و تفکر انسان را زیرسوال ببرد.
حال این روزها در فضای مجازی، عملکرد برخی از چهرهها و کانالهای مطرح انقلابی، خلاف روند رسانهی توحیدی را نشان میدهد.
رسانهی توحیدی باید در نظام توحیدی هماهنگ با نظامات تربیتی، فکری، اجتماعی و... آن باشد. با ترکیب نامزدها، تحولات منطقه و شهادت سید عزیز، این نوید میآمد که رسانههای منتسب انقلابی بتوانند از این فرصت، گفتمانی جدی در تبیبن رویکردهای دینی و تقابل غرب و استکبار با آزادی اصیل انسانی به اعتلای تمدن اسلامی کمک کنند اما در عمل اتفاقی رخ داد که خالصسازی در آخرالزمان را منجر شد.
حال بهتر است رسانهها با این مولفهها خود را بسنجند و در فرصت باقیمانده بدنبال کاهش این فاصله برآیند تا شاید با «استغفار جمعی، اجابت جمعی را بدنبال بیاورند که محرومیتهای اجتماعی از نعمتهای الهی، با توبههای جمعی برداشته میشود و نعمتهای اجتماعی به دنبال آن محقق میگردد (حجتالاسلام عابدینی)»
مولفهی اول: هر رسانهی توحیدی باید به رشد انسانها، که هدف اصلی در نظام توحیدی است، کمک کند یعنی هم به وجه تکامل یافتن استعدادها توجه کند و هم جهت الهی دادن بدان. حال اگر اقدامات طرفداری از نامزدها، این رسانهها را به جایی برساند که استعدادی هرز رود یا نظام روحی افرادی مکدر گردد، مسئول هستند. حجتالاسلام عابدینی میفرمود: «اگر رفتار دینیمان به گونهای باشد که در جذب به دین و هدایت، استعدادی تلف شود، مقصر هستیم
کسی که مانع شکوفایی استعدادهای نیکوی دیگران شود، ظالم است.» این ظلم را دست کم نگیریم، گاها مرددین در انتخاب یکی از نامزدهای جبههی انقلاب که به واقع تمامیشان ذخیرهی انقلاب هستند، با مطالب و افشاگریهای به ذم خود تبیینی این رسانهها، کینههایی را نسبت به این ذخیرهها احساس کردند، این ظلم کوچکی نیست! اینجاست که این جملهی استاد صفائی منطبق میشود که «همهی ما فرعونیم، مصرهامون کوچک و بزرگ دارد» و چه حیف که مصرمان به کوچکی انتخاب یک نامزد باشد. محبت نسبت به مومنین، یک استعداد است مبادا آن را مکدر کنید.
عدم تضعیف دیگری و وحدت همزمان جبههی انقلاب، تضعیف دیگری، مقابلهی الهی را بهدنبال دارد و تقویت جبهه انقلاب، جریان رحمت الله را وسعت میدهد.
مولفهی دوم: عدم افشای رازها و تضعیف کردن همدیگر
«مومنان در تعامل با یکدیگر باید بدانند که افشای رازها و تضعیف کردن دیگری، به هر اندازه اثرگذار باشد، مقابلهی الهی هم به همان میزان، شدید است.(حجتالاسلام عابدینی)» این مولفه، خیلی دقیق است و با توجه به خط باریک تبیین و تخریب باید خیلی دست به عصا اقدام کرد، چه بسا یک جمله به ظاهر طنز مانند این جمله که فلانی از جبهه انقلاب چقدر فلانی از جبهه غربگرا را تایید کرد، چنان به تضعیف این جبهه بیانجامد که نتیجهش مقابلهی الهی باشد! حال که یک جمله چنین اثری دارد، خود بسنج آن تخریبهای بیحاصلی که تنها کینهزا بود به حدی که افراد را به جایی برساند که در صورت نبود نامزد خود، حاضر شوند رای سفید بدهند.
مولفهی سوم: توجه به وحدت همزمان با تبلیغ نامزد مورد نظر باید دانست هر فردی در مراتبی از سعهی وجودی، ایمان و... است اما اگر همگان چارچوبهای کلی را قبول داشته باشند، در دایرهی ایمانی هستند، در مورد انتخابات چهار نامزد با توجه به قبول داشتن سیاستهای کلی نظام، توجه به محور مقاومت و... در دایرهی انقلابی بودن هستند پس باید تبلیغ برای نامزد مورد نظر به تضعیف آن سه نفر منجر نشود که تقویت جبهه انقلاب، جریان رحمت الله را وسعت میدهد; «گاهی در دفاع ما، فردیت حاکم است که چندان نتیجهبخش نیست. هرچه کار جمعیتر باشد، اثرگذارتر میشود; خدای متعال در کار جمعی، رحمتش را بهتر و بیشتر نازل میکند; رحمت گستردهتر میشود و عدهی بیشتری نجات پیدا میکنند.(حجتالاسلام عابدینی)»
هریک از افعال ما در این نظام تاثیر دارد، موقعیتهای اجتماعی همانا موهبت الهی هستند، تبلیغات مسیر رسیدن مومنان به کمال باشد و حوادث رشدآفرین و وحدتافزا.
مولفهی چهارم: هرقدر رسانه دنبالکنندههایش بیشتر، باید تواضعش نسبت به مردم بیشتر و به تبع باید تواضعش نسبت به مردمی که رایشان مانند او نیست بیشتر باشد. اگر نبود در توحیدی بودنش باید شک کند. «در نظام الهی، موقعیتهای اجتماعی باید موهبت الهی دانسته شود که شکر آن، تواضع بیشتر است (حجتالاسلام عابدینی)» به عنوان مثال اگر برای نامزد موردنظر خود لفظ قیام را در استقبال به کار میبرید باید برای نامزد دیگر جبهه انقلاب مایه بگذارید حداقل دعوت کنید که مردم بروند.
مولفهی پنجم: تبلیغ و تبیینمان باید به گونهای باشد که مومنان به کمال بالاتر برسند. «وقتی برای فرج دعا میکنیم، یعنی مومنان به کمالات و قرب بالاتر برسند و در ضمن اشقیا دستشان از شقاوت کوتاه شود.(حجتالاسلام عابدینی)». حال بنگرید این نوع افشاگریها مومنان را به کمالات میرساند یا کینههایشان را زیاد میکند؟ این نوع پرداختها، دست اشقیا را پرتر نمیکند؟ میوه برای سبد رسانههای معاند فراهم نمیکند؟
مولفهی ششم: توجه به حضور در آخرالزمان و حوادث سریع آن؛ «حوادث در دوران آخرالزمان سرعت پیدا میکند، به طوری که گاهی در لحظههای کم، حوادثی زیاد پدید میآید. این بخاطر توانایی و رشد انسان امروزی است که توان تحمل آن حوادث را دارد.(حجتالاسلام عابدینی)» وقایع غزه، به پاخواستن مردم آزادهی جهان، شهادت شهید رییسی و همراهانش، انتخابات و حتما آخرین حادثه هم نخواهد بود.
شهادت شهید رییسی، اجماع پدید آورد، صحنهی باشکوه وحدت را رقم زد، حادثهای که رشدآفرین بود اما آیا نوع پرداختها در رسانههای انقلابی توانست وحدت بیافریند؟ وحدت به معنای عدم تبلیغ برای یک نامزد نیست بلکه وحدت یعنی محرکمان در هر پیام و اقدام آیا الله بود یا...؟ سنجش این امر با خود فرد است چون کاملا درونی است و برای این سنجش خلوتی نیاز است! اما آیا این روزها فرصتی برای خلوت دارید؟
دیرزمانی از پخش «زندگی پس از زندگی» نگذشته! چگونه یادمان رفت که یک کلمه چه اثراتی در ابد دارد؟ «هر یک از افعال ما در این نظام تاثیر دارد. هر پلکی که میزنیم در نظام اختیاری یا در راستای حرکت نظام هستی است یا در مقابل آن. اگر در مقابل این حرکت قرار بگیرد، همه عالم از روی سبقت رحمت بر غضب الهی درصدد حفظ و برگرداندن آن هستند; برخلاف نظامهای انسانی (حجتالاسلام عابدینی)» در نظام انسانی و برخی از رسانهها چنان ذخیرههای انقلاب کوبانده شدند که مرددین را در بین رای دادن به یک ذخیره انقلاب و یک غربگرا متمایل به غربگرا کردند! وااسفا!
تکذیب کمال، راه رسیدن انسان را به حقیقت میبندد. استکبار در این رسانهها باعث شده، مخاطبین به انکار کمالاتی که در هر یک از این ذخیرههای انقلاب وجود دارد، برسند و این محرومیتزاست.
مولفهی هفتم: نباید اقدامات ما را به تکذیب کمالی در یک نامزد ببرد.
«انکار و تکذیب، راه انسان را به سوی حقیقت میبندد و دیگر احتمال بهرهمند شدن از آن نیست. اگر کسی بدون دلیل چیزی را قبول کند، ممکن است برای خود محرومیتهای زیادی ایجاد کند. اگر چیزی را هم بدون دلیل رد کند، اثرش این است که رابطهی خودش را با آن قطع کرده است; بنابراین اگر نادانسته کمالی را رد کند، دیگر امکان ندارد از آن کمال بهرهمند شود; چون وجودش آن را نمیپذیرد و دیگر درباره آن فکر هم نمیکند.(حجتالاسلام عابدینی)»
شگفتا و باز هم شگفتا که در هر یک از این ذخیرههای انقلاب، کمالاتی وجود دارد که با نوع پرداختها، مخاطب را به تکذیب و انکار میرساند! اتفاقی که گردنکشی است! استکبار است.
اگر با پرداخت به کمالات نامزد خود به کمالات دیگر نامزدها توجه میشد، چه بسا یک اعتلایی در اندیشهها نسبت به جبهه انقلاب رخ میداد! سال هشتادوهشت دوقطبی شد! امسال اما دوقطبی دردناک بین طرفداران دو نامزد اصلی انقلاب ایجاد شد! دو نامزدی که هر کدام دارای کمالات برجستهای هستند که یک تنه میتواند یک عدهای را جریان دهد!
آقایی اهل رسانه از انتخابات مجلس چنان میکوبید و الان هم میکوباند که قشری را به تکذیب و انکار کمالات این ذخیره رسانده و در طرفداران این ذخیره هم متاسفانه این دعواها دیده میشود! که خدا نکند باعث محرومیت اجتماعیای تحمل دولت سوم روحانی شود که «بسیاری از محرومیتهای ما اختیاری و به سبب همین تکذیبهاست (حجتالاسلام عابدینی)»
متاسفانه برخوردها به گونهای بود که کمالی که برای نامزد مدنظر خود بیان میکردند، مشابهش از نامزد انقلابی رقیب را به صورت انگ مطرح میکردند! به عنوان مثال در مناظرات اگر نامزدشان جواب دیگران را نمیداد و به شرح مطالب خود مشغول بود، اخلاقمدار مطرح میشود و همین اقدام از نامزد انقلابی رقیب، عافیتطلبی!
استعمار نو یعنی تعطیلی فکر، هر عمل ما، ارتباطی با گذشته دارد و جریانی در آینده دارد! نگذاریم الله از معادلاتمان حذف بشود!
مولفهی هشتم: اطلاعات باید موجب افزایش قدرت تفکر باشد نه آنکه قدرت صدق و کذب را از مخاطب بگیرد. اگر تعداد اطلاعات زیاد و سطحی باشد، مخاطب قدرت صدق و کذب را از دست میدهد و ارادهای برای سنجش غلط از درست را نمییابد! حربهای که رسانههای استکباری دنبال میکنند دقیقا در این روزها با رسانههای به ظاهر طرفدار جبهه انقلاب مشاهده میکنیم. خبرهای پشتهم که کذب آن بعدا مشخص میشود که البته تاثیری که خبر اول گذاشته را خنثی نمیکند و تفکر را تعطیل میکند. به قول آیتالله حائری شیرازی، «استعمار نو یعنی تعطیلی فکر». به مدد این سبک رسانهای شاهد استعمار از طرف انقلابیون هستیم.
مولفهی نهم: هر توییت، مطلب، پیام تصویری و... را فقط محدود به بازهی زمانی انتخابات نبیند! هر عمل ما، ارتباطی با گذشته دارد و جریانی در آینده دارد! در نظام معرفتی و تربیتی اسلام، باید به هر عمل اینگونه نگریست تا بازدارندگی لازم را داشته باشد، «کسی که دیروز و امروز و آینده را یکجا میبیند، حرکتها را بیشتر حس میکند و رکود را بهتر مییابد و از دست دادن را عمیقتر احساس مینماید و این است که بیشتر و بهتر بهره برمیدارد.(عین صاد)» براستی مایی که در این نظام توحیدی با این وسعت معرفتی هستیم چگونه حواسمان معطوف به حرکتهایمان نیست! شاید رای سفید دیروزم باعث شود به گونهای عمل کنم که نباید!!!
بناست که در جامعهی ایمانی، پیوندها حقیقی باشد و با رابطهی الهی بقا بیابد! اگر جامعهی ایمانی برایتان مهم است! اگر فکر میکنید نامزدتان جامعهی ایمانی را تقویت میکند!
بنگرید که چه کردید با پیوندهای ایمانی! اگر کینه ایجاد کردید، استغفار کنید! وقت کم است کم. به خود بیایید! وحدت با نظام هستی هماهنگ است! وحدت نشانهی هماهنگی است! وحدت هم فقط به معنای تجمیع بر یک نامزد نیست که اگر میشد عالی بود! وحدت یعنی نگذاریم هدف گم بشود، نگذاریم الله از معادلاتمان حذف بشود! اگر بغض و کینه نسبت به ذخایر انقلاب کردهاید، به احتمال قوی محرک، الله نیست و اگر محرک الله نباشد، در نظام توحیدی محاسبه نمیشود و در زمین شیطان بازی شده است.