طاهره شاطری /ضرورت بهکارگیری کارشناس تاریخ در فرایند تولید فیلمهای مستند.
تهیه فیلمهای مستند همواره مورد توجه جبهه مقابل انقلاب اسلامی بوده و غالبا جبهه انقلاب که با تأخیر در این عرصه ورود کرده، در موضع ضعف قرار گرفته است. به طور ویژه در حوزه مستندهای تاریخی که روایت اول، صحیح و بدون تحریف از اهمیت زیادی برخوردار است، دست برتر عمدتا با مخالفین بوده و جمهوری اسلامی بیشتر در مقام دفاع و یا پاسخ ظاهر شده است.
تاریخ و پیشینه تاریخی یکی از مهمترین ارکان هویت سیاسی و فرهنگی جوامع مختلف است. برای فهم بهتر این موضوع کافی است تصور کنیم کشور ایران فاقد پیشینه تاریخی فعلی بود. شکی نیست که قدرت نرم ایران که بخش عمدهای از آن ریشه در تاریخ پرفراز و نشیب این کشور دارد، یکی از عوامل اقتدار و ثبات کشور و از عوامل نفوذ سیاسی و معنوی ایران در منطقه است.
از این رو مخالفین نظام اسلامی با عِده و عُده کامل به حوزه تاریخنگاری انقلاب اسلامی ورود پیدا کرده و این حوزه را بخش آسیبپذیر و چشم اسفندیار ایران تشخیص دادهاند.
اهمیت روایت درست تاریخ تا حدی است که مقام معظم رهبری به صورت ویژه در بیانیه گام دوم به آن پرداختند و تلاش دشمن را نیز یادآوری کردند. ایشان تصریح کردند که برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت، بنابراین هشدار دادند که اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. ایشان در این بیانیه، به صورت صریح خطر تحریف را گوشزد کرده و فرمودند: «دشمنان انقلاب با انگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی درباره گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه ابزارها برای آن بهره میگیرند.»
یکی از ابزارهایی که دشمن با انگیزه قوی برای اجرای منویاتش هزینه کرده و میکند، ابزار هنر است که تولید فیلمهای مستند نیز ذیل آن طبقهبندی میشود. در حوزه فیلم مستند موضع فیلمهایی که در شبکههای معاند خارجی و عمدتا فارسی زبان ساخته میشود، شفاف است و اصولاً قرائت جهتدار خود را روایت میکنند. از طرف دیگر در بین آثار داخل کشور نیز تعدادی از فیلمهایی که به صورت مستقل و حتی توسط نهادهای دولتی ساخته میشود، اگر نگوییم مبتنی بر روایت معاندین است، دستکم رد پای آثار آنان را نمیتوان انکار کرد.
تأثیر پذیرفتن از مخالفین، در شدت یافتن قهرمانسازی یا تبرئه سران رژیم سابق بروز یافته است، تا حدی که در سالهای اخیر به روایت ثابت در بسیاری از آثار هنری و انواع برنامههای تاریخی نظام تبدیل شده است و اینها مصداق همانند که رهبری معظم انقلاب فرمودند؛ رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند و حقیقت را از دشمن و پیادهنظامش نمیتوان شنید.
یکی از مهمترین رویدادهایی که میتوان حقیقت را از دشمن نشنید، جشنواره سالانه سینما حقیقت است که مستندهای تاریخی یکی از گونههای مهم و اصلی آن به شمار میرود و هر ساله چند اثر در بخش مسابقه ملی جشنواره رونمایی و پخش میشود. آثار متعدد تاریخی در ادوار مختلف جشنواره مؤید اهمیت آن است. همچنان که در هفدهمین دوره از جشنواره نیز موضوعات مهمی در قالب مستند در بخش مسابقه حضور داشت و مورد توجه قرار گرفت.
در تولید یک اثر تاریخی اعم از فیلم، مستند، سریال، پویانمایی و سایر آثار، پژوهش عمیق، پایه و بنیان تولید اثر است و سپس، قوه تشخیص پژوهشگر و کارگردان اثر است که از اهمیت بسزایی برخوردار است و به ظرافت و حساسیت بسیار بالایی نیاز دارد.
پژوهش و تحقیق نیز تنها مطالعه چند کتاب محدود و اطلاعات موجود در صفحات مجازی نیست، بلکه علاوه بر مطالعه عمیق منابع، استفاده از کارشناسان متخصص و معتبر نیز لازمه تولید یک اثر تاریخی است. از این حیث، در بسیاری از فیلمهای مستند تاریخی؛ ضعف پژوهش مشهود است.
از سوی دیگر مهمتر از بررسی منابع و افزایش عمق پژوهش، آسیبی که دامنگیر فیلمهای مستند تاریخی است، اثر تاریخنگاری پهلوی و حتی جریان بهائیت است! متاسفانه به دلایل سهوی و یا حساب شده، رد پای روایت تحریفی و آثار معاند در بسیاری از مستندهای تاریخی عیان است. سهوی بودن روایتهای مبتنی بر آثار تحریف شده یا جهتدار، به دلیل عمیق نبودن پژوهش و همچنین اثر وضعی فیلمهای تولیدشده است که به عنوان یکی از منابع برای فیلمسازان تلقی میشود.
این آسیب تنها منحصر به فیلمهای شخصی و مستقل نیست، بلکه در تولیدات نهادها و مراکز دولتی نیز جریان دارد. اینجاست که اهمیت قوه تشخیص فیلمساز دوچندان میشود. به عنوان نمونه دست به نقد و جدید؛ فیلم مستند «آذرآبادگان» محصول سازمان اوج، مثال بارزی برای نوع تاریخنگاری و ضعف پژوهش است که در بخش ملی هفدهمین جشنواره حقیقت، برگزیده بخش پژوهش نیز شد!
درباره چگونگی شکلگیری و شکست فرقه دمکرات آذربایجان پس از اشغال ایران است که با نگاه خوشبینانه، به علت «ضعف پژوهشی» نتوانست عوامل اصلی خروج شوروی از آذربایجان را به درستی بیان کند و متاسفانه به صورت کلیشهای و تکراری به «قهرمانسازی» از احمد قوام و «محمدرضا پهلوی» پرداخت. همچنین درخصوص شخصیت «سیدجعفر پیشهوری» مسیر مظلومنمایی و تطهیر وی را در پیش گرفت.
نقد و تحلیل مستند آذرآبادگان را در این پیوند مطالعه کنید.
مصداق دیگر ضعف پژوهش و عدم درک واقعیتهای تاریخ در بین فیلمهای جشنواره هفدهم، مستند «جمالالدین» مرکز مستند سوره است. در این فیلم نیز مطابق روند موجود در آثار هنری، با ارائه تصویری از ناصرالدین شاه قاجار بر مبنای تاریخنگاری دوران پهلوی مواجهیم که ناشی از دشمنی فرق ضاله بابیه و بهاییه با حکومت قاجار، خصوصا ناصرالدین شاه است که دستور اعدام «علیمحمد باب» را صادر کرد.
نقد و تحلیل مستند جمالالدین را در این پیوند مطالعه کنید.
مستند احمد نیز از جمله فیلمهای جدید و مهمی بود که علیرغم موضوع مهم آن، به دلیل مصلحت و یا پژوهش ناکافی نتوانست انتظارها را برآورده کند و بیشتر به اطلاعات موجود و کمعمق بسنده کرد و از بازگو کردن لایههای مهم تاریخ بازماند.
از دیگر فیلمهای مستند در بخش ملی جشنواره هفدهم، مستند «ناخدا» محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بود که به نوعی تاریخ را به تصویر کشید. این فیلم مستند کوتاه با نمایش تصاویری در قالب نقاشی و یا با استفاده از نمادپردازی، به قهرمانسازی از دوره پهلوی پرداخت و آبادانی، رفاه مردم و رونق صیادی آن دوره را با فقر و مشکلات دوره پس از انقلاب در خطه جنوب کشور مقایسه کرد.
روایت درست از تاریخ منافاتی با روایت انتقادی و حتی اعتراضی ندارد، چنانکه در بخشی از مستند نیمه بلند «هولاین در ایران» اثر دیگر مرکز گسترش سینمای مستند با روایت داستان طراحی و احداث موزه شیشه ایران توسط هانس هولاین، مدیریت فرهنگی پس از انقلاب به چالش کشیده شد، چراکه با بررسیهای ناقص، دستور ساخت مسجدی در مجاورت موزه را صادر کردند. در صورتی که فیلم ناخدا با نادیده گرفتن تحولات مهمی که در عرصه دریاداری و کشتیسازی و کمک به صیادی در مناطق جنوب کشور اتفاق افتاده، با وجود پذیرش پدیده نامبارک فقر آن خطه در حال حاضر، در امتداد روایتهای نادرست از زمان پهلوی و تحقیر انقلاب اسلامی برآمد.
در آثاری از این نوع، تاریخنگاری پهلوی به دو دلیل مشروعیت زائی برای رژیم پهلوی و در مقابل ایجاد بدبینی نسبت به نظام اسلامی دنبال میشود.
کم کاری در حوزه تاریخ و خلل پژوهش در آثار تاریخی در حالی است که حضرت امام رحمت الله علیه و مقام معظم رهبری تأکیدات ویژهای در رابطه با مطالعه تاریخ و بهویژه تاریخ معاصر ایران دارند، تا آنجا که مقام معظم رهبری علم تاریخ را به عنوان یک علم راهبردی در بیانیه گام دوم انقلاب معرفی میکنند.
لذا شایسته است به دلیل اهمیت هویتی تاریخ ایران خصوصاً تاریخ معاصر ایران، متولیان ساخت فیلم، سریال و مستند در موضوعات تاریخی دقت کافی را در محتوای این تولیدات داشته باشند.
در این راستا، به کارگیری اساتید خبره و پژوهشگرانی که روایتی مبتنی بر تاریخ انقلاب اسلامی دارند به مدیران و مسئولان امر و به صورت ویژه استفاده از این اساتید در مراکز و سازمانهای تولید مستند و همچنین مشاوران دبیر محترم جشنواره، پیشنهاد میشود.
پس از برگزاری دوره شانزدهم جشنواره حقیقت، پیشنهادی توسط پایگاه خبری تحلیلی روبش به مدیران جشنواره داده شد مبنی بر تخصصیتر کردن نمایش فیلمها و ارجاع مستندهای انتقادی و اعتراضی به مدیران مربوطه و همچنین گسترش دامنه فیلمهای بخش شهید آوینی، که مورد توجه مدیران قرار گرفت.
مطلب ذکر شده را در پیوند زیر مطالعه نمایید
http://roubesh.ir/post/414/haghighat-festival
با این حال مجددا متذکر میشویم که اگر پیشنهاد ارجاع به مدیران به درستی اجرا شود، شاهد فیلمهایی که خروجی تحلیلهای عامیانه و فرافکنانه است نخواهیم بود. هنگامی که صحت اطلاعات و تحلیل فیلمسازان علاوه بر رسانهها و مردم، با مدیر و بخشی که مطالبه دارند سنجیده شود، پژوهش و تحلیلها قطعا غنیتر خواهد شد. این روند، از طرفی سبب بالا رفتن سطح جشنواره در جهت حل مسئله و ممانعت از سیاهنمایی و سطحینگری است و از طرف دیگر زمان و هزینه و دغدغه فیلمساز تلف نخواهد شد.
علی ای حال، امید است که با جدیت بیشتر در اجرایی کردن پیشنهاد دوره شانزدهم و همچنین دوره هفدهم، شاهد ارتقای بیشتر جشنواره سینما حقیقت و برداشتن باری از دوش کشور به عنوان یکی از رسالتهای جشنواره باشیم.