در سی و هفتمین دوره از تئاتر فجر نمایشی به نام «الهه عشق» اجرا شد که همانند نمایش «مخاطب» به بیان و تصویرسازی عریان از «تجاوز و رابطه جنسی محارم»؛ برادر و خواهر، پرداخته بود. به این شکل که بازیگران درکنار هم می‌نشینند و از روی متن می‌خوانند. در این نوع نمایش‌ها که داعیه «پیشرو یا آوانگارد» بودن دارند از بیان و تصویرسازی برای تماشاگر استفاده بیشتری می‌کنند بنابراین روش مناسبی برای نمایش‌هایی‌ست که محدودیت نمایش جسم برهنه زنان و روابط جنسی را دارند.

با فاصله‌ای چند ساله پس از نمایش «الهه عشق» نمایش مستهجن «مخاطب» نوشته «تیم کراوچ» نیز با مضامین «تجاوز» و «روابط جنسی با محارم» اجرا شد و سرو صدای زیادی به پا کرد.
در این میان عملکرد و اظهار نظر برخی مدیران بسیار تأمل برانگیز بود!!
 مدیر کل اداره هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ در مصاحبه با ایرنا گفت: نمایش «مخاطب» از فکر، نگاه و عمل گناه آلود می‌گوید و سوء‌برداشت از این اثر نمایشی؛ نتیجه توجه سطحی‌نگر است.
مدیر تئاتر ایرانشهر، درباره آزردگی مخاطب در حین تماشای نمایش «مخاطب» می‌گوید: شاید تماشاگر در مواجهه با موقعیت تجاوز به دیگران بی‌تفاوت شده باشد، اما این نمایش، امکانی فراهم می‌کند که از طریق همذات‌پنداری، خودش را در شرایط تجاوز احساس کند و تلخی هراس‌انگیز آن را بشناسد.
مدیر یک کشور اسلامی که منشأ قانون آن «شرع و عقل» است، باید منطبق بر شرع و عقل سخن بگوید، نظر بدهد، امضا کند و مجوز صادر کند و...
همچنان که در روش قرآن کریم به هیچ عنوان بیان لخت و عریان نداریم و آنچنان طیب سخن گفته شده که جز میل به افزایش تقوا و ستر عورات ایجاد نمی‌شود. آنهم قرآنی که اکثر مباحث نکاح و طلاق و لواط و...را بیان کرده است.
البته این مطلب به معنای رد یا انکار این مشکلات نیست بلکه لازم است در باب این مشکلات و مسائل تدبیر شود. برای حل شدن آن نیاز به «آگاهی دادن به گروه های پرخطر»  و افزایش تعداد «مشاورین جنسی» است نه آنکه با یک تئاتر آن‌هم در فضای عمومی به آن دامن زد!
در فقه اسلام داریم؛ در نزد دیگران  اعتراف به گناه نکنید، یکی از علل عدم اعتراف به گناه نزد دیگران، میل دین به پوشاندن و ستر زشتی‌ها و بدی‌هاست.
در قرآن و فقه از اشاعه فحشا نهی شده؛ یکی از مصادیق «اشاعه فحشا»، بیان عریان از مباحث زشت و آلودگی‌هاست.
در روایات نیز «فکر به گناه»، زمینه ساز انجام گناه بیان شده است. بنابراین نمایش زشتی ها آنهم با این حجم از دریدگی نه تنها آگاه ساز نیست بلکه زمینه ساز نیز است.
از منظر عقل، عمده‌ی افراد آلوده به این رذائل پست اخلاقی و انسانی، بیماران جنسی هستند و با توجه به آشفتگی مرزهای جنسی همچون علمی کردن «همجنس‌گرایی»، «پذیرش تنوع جنسی» و حمایت از صنعت پولساز «پورن»، این بیماری در حال فزونی است.
یعنی با بیان و تصویرسازی لخت و عریان؛ بیماران جنسی تهییج می‌شوند و در آنهایی که زمینه‌ی ابتلا دارند، تمایل ایجاد می‌شود. برای اثبات این ادعا لازم است تحقیقات و آمار این دست تجاوزها از طریق فرهنگ عریان‌گویی در جوامع صاحب آن فرهنگ مراجعه نمود.
بنابراین این ادعای مدیر کل هنرهای نمایشی با عنوان سطحی‌نگر خواندن منتقدین نمایش، «سطحی بودن خودشان» نسبت به شناخت قرآن و فقه و عقل را نشان می‌دهد.
متاسفانه همین نوع نگرش برخی از مدیران، سبب جرأت بر گناه و گستاخی کلان اجتماعی_فرهنگی می‌شود و نیاز است علاوه بر بطلان جواز این نمایش کذائی به پالایش مدیرانی با این نوع تفکر نیز دست زد.