با شروع اکران‌های بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر؛ فیلم شهر خاموش ساخته احمد بهرامی، به تهیه‌کنندگی سیدرضا محقق؛ در پردیس ملت پخش شد.

فیلم‌های «آه سرد» ساخته ناهید عزیزی صدیق (همسر احمد بهرامی) و فیلم «چرا گریه نمی‌کنی» به کارگردانی علیرضا معتمدی دو فیلم دیگر محقق است که در روزهای گذشته روی پرده رفت. شهر خاموش همانند دو فیلم دیگر محقق، با چهره‌ای که در نشست خبری فیلمِ ناهنجار چرا گریه نمی‌کنی از خود  ارائه کرد همخوانی ندارد. فضای سیاه و سفید، ریتم کند، حرکت آرام دوربین برای نمایش مکرر لوکیشن فیلم و بعضا تکرار بی‌منطق صحنه‌ها همگی به شکل‌گیری درون‌مایه سیاه و ناامید فیلم کمک می‌کنند. فیلم؛ داستان زنی به نام بمانی با بازی باران کوثری است که برای یافتن پسرش به گورستان ماشین‌های اوراقی در منطقه‌ای متروکه‌ و با موقعیت جغرافیایی نامعلوم می‌رود. 

 ابرهای سیاه و وزش باد سوزناک با چرخش‌های دوربین در فضای گورستان و نمایش ماشین‌های خراب و زباله‌هایی که بمانی در آن‌ها قدم می‌زند شهرخاموش را به استانداردهای یک فیلم سیاه جشنواره‌ای می‌رساند. همچنین داستان تلخ و ناامید آن، کاتالیزوری است که خاطر عوامل را برای رعایت تمام وجوه یک فیلم جشنواره پسند آسوده می‌کند. بمانی که به اتهام قتل شوهرش در زندان بود، پس از هشت سال از زندان آزاد شده و به این مکان متروکه آمده تا از برادر شوهرش؛ اِبی، سراغ پسرش را بگیرد. اِبی عاشق بمانی بوده اما بدلایل نامعلومی، بمانی با برادر ابی ازدواج کرده و به همین دلیل در چشم برادر، یک مظنون خیانتکار بوده و اکنون نیز برادران دیگر، او را در قتل شوهر بمانی مقصر می‌دانند و طردش کرده‌اند. به همین دلیل مجبور شده در آنجا کار کند. 

 مردان این مکان که ورود زنان به آن قدغن است، همگی از بمانی تقاضای بی‌شرمانه دارند و بمانی به بهانه یافتن پسرش پیشنهادات را قبول می‌کند اما در نهایت سرنوشت غیرمنتظره‌ی تمام شخصیت‌های این مکان برملا می‌شود و مخاطب پی به ماجرای بسته شدن درها بسوی بمانی و هر سه مردِ مسئول، کارگر و نگهبانِ دنیای فیلم می‌برد.

شهر خاموش

فیلم سیاه و نمادین شهر خاموش که توسط هیئت انتخاب جشنواره فجر برگزیده شده به هیچ وجه مناسب این جشنواره نیست. اعضای محترم با اطلاع و آگاهی چنین فیلم نمادینی را که مکانی با مختصات ذکر شده را توصیف کرده که مردان آن رذل و کثیف‌اند و زن نیز در عین قساوت، قربانی‌ و مظلوم است و مدام از بیرون رفتن از این مکان او را نهی می‌کنند، به معنای دیگری جز خودزنی و تحقیر تعریف و تفسیر نمی‌شود.