قسمت اول
سریال تلویزیونی «سایمدانگ» که از شبکه تماشای صداوسیما پخش شد؛ به کارگردانی یون سانگ هو، محصول ۲۰۱۷ کره جنوبی است که دو زمان حال و گذشته را با هم به نمایش در می‌آورد و به همین سبب متفاوت‌ترین سریال ساخت این کشور محسوب شده است.

ماجرای سایمدانگ چیست:

یک شاهزاده (یوسیانگ)، خاطرخواه دختر (سایمدانگ) نجیب‌زاده‌ است و قرار ازدواج دارند. اما امپراتور (شاه) مانع ازدواج آن‌هاست. دختر برای اینکه شاه، شاهزاده را نکشد حاضر به ازدواج با مرد دیگری می‌شود. پس از چند سال آن‌ها دوباره یکدیگر را می‌بینند در حالی‌که ما (مخاطبان مجموعه) می‌دانیم که آن‌ها به هم علاقمند هستند. از طرفی شوهر سایمدانگ تجدید فراش ‌می‌کند، و شاه هم با وجود اینکه بسیار مهربان اما در عین حال موجودی عقده‌ای است به دلایلی تصمیم می‌گیرد شاهزاده و سایمدانگ را بکشد. در ادامه این مرد و زن شوهردار پس از جریاناتی، چند شبی را با هم در کوهستان می‌گذرانند [که با وجود حذفیات صدا و سیما باز هم ماجرا روشن است]، آن‌ها تصمیم می‌گیرند با هم فرار کنند اما زن به خاطر آبروی بچه‌هایش سر خانه و زندگی‌اش برمی‌گردد [با وجود حذفیات ظاهری صدا و سیما، خرده خرده، لابه لای گفتگوها، با یادآوری خاطرات و مدارک و شواهد مثل نقاشی سایمدانگ، نامه و مُهر بی ایکچول که در داستان به آن پرداخته شده و خلاصه قسمت‌های گذشته پیش از شروع فیلم، اطلاعات به حد کافی به مخاطب داده می‌شود تا از رابطه آن‌ها باخبر شده و حذفیات فیلم جبران شود]. در پایانِ داستان با شواهد و قرائن ارائه شده، آن‌ها بالاخره به هم می‌رسند اما نه آنگونه که مخاطب انتظار دارد.

در کنار این روایت که در گذشته دور اتفاق می‌افتد، به موازات آن داستان دیگری در زمان حال روایت می‌شود. گذشته از شخصیت‌ها، عناصر و اتفاقات روایت دوم، در کنار شخصیت اصلی زن یعنی سئو جی یون (عصر جدید) دو شخصیت مثبت وجود دارد. زن چاق شوهرداری که دوست و همکار قهرمان است و مرد جوانی که شاگرد او در دانشگاه بوده. بعد از اینکه می‌فهمیم شاهزاده و بانو سایمدانگ در ایتالیا به هم رسیده‌اند، درست در دو نمای بعد، رفتاری از این دو شخصیت فرعی سر می‌زند؛ رفتاری که از زیر تیغ کُند و کُل سانسور صدا و سیما رد شده:
خانوم شوهردار مهربان به همراه مرد جوان پشت میز و صندلی کافه‌ای روشن نشسته‌اند. خانوم مهربان در حالی که با مهربانی و توجهی ویژه مشغول مراوده با مرد جوان است، سعی دارد به او یکی از دو بطری نوشیدنی‌اش را بخوراند که خوشبختانه شوهر خانوم مهربان از راه می‌رسد و ما را از مشاهده بقیه ماجرا نجات می‌دهد. خانوم مهربان با دیدن شوهر، خودش را جمع و جور کرده و وانمود می‌کند ماجرا کاری‌ست. شوهر هم همانجا کنار زنش می‌نشیند (ما هم باید فکر کنیم صدا و سیما این صحنه را ندیده و اشتباه شده).
ادامه دارد...

روبش را در پیام‌رسان‌های بله، ایتا، سروش، روبیکا دنبال کنید.
@irwipe